پاییزازراه می آید، وتویک بار دیگرجان می گیری،
ومن، روزی هزاربارمی میرم وزنده می شوم،
توباپاییزمی آیی،
ومن باپاییزمی روم،
چشمان خیسم رابرآرزوهای بربادرفته ام می بندم، واشکهای سوزانم راپشت دیوارسنگین بغضم پنهان می کنم،وراه می افتم،
نبایدبمانم، بایدبروم، هرچندکمی دیر، اما..... بایدآن قدربروم تاهیچ قاصدکی نتواندقصه های پوشالیت رایک باردیگربه من برساند،
وهیچ نسیمی عطرت را،
بایدرفت، زیرباران، وسوزپاییزی،
بایدرفت،
تادیگردرخواب هایم کابوس نیامدنت رانبینم،
ودیگرحرفی برای گفتن باتونداشته باشم،
بایدرفت، زیرباران، وسوزسردپاییزی، باسازم،
وچترم نیز،
چترم راآن قدرپایین می کشم که هیچ کس گونه های شرم سار، ازنگاه های معناداراین وآن رانبیند، وبه درگفتن ودیوارشنیدن های این وآن رانشنود،
بایدرفت،
تاسرپناهی براین آوارگی بی حاصل درجاده های ناکجاآباد، یافت،
بایدرفت،
تامبادا، سازم، که زمانی برعاشقانه ترین نغمه هاکوک بود، وآن قدربرایت می نواخت، ومی نواخت، که سربردامانم، به خواب میرفتی، برای همیشه ازصدابیفتد،
بایدرفت،
تاشاید یک باردیگراین دل دردمندوقلب افسرده ازتنهایی، وچشمانی که درحسرت روزهای رفته، بی حال وبی رمق، تنهابردانه های باران برسنگفرش های خیابان، می نگرد، دوباره جان بگیرد،
بایدرفت،
زیرباران، وسوزسردپاییزی،
باسازم، وچترم نیز...
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 9
امیر عاجلو 17 امرداد 1400 14:06
!درود
نازنین نکیسا 18 امرداد 1400 07:52
درود بر شما
محمد علی رضا پور 17 امرداد 1400 17:30
محمد علی رضا پور 17 امرداد 1400 17:30
سلام و درود،
فرهیخته ی گرانقدر!
لطفاً در گسترش شعر پیشرو
(گونه هایی همچون سروش،
سه گلشن و...)
و بطور کلی در گسترش
مکتب ادبی نورگرایی،
یاریگرمان باشید ????
سروشی در مکتب ادبی
نورگرایی
تقدیم تان:
فرزند هزاره ی سوم/
باید عاشق جنگل باشد/
پیش سروی والا قامت،
پیش راشی شیرین مَشرَب/
آشی شهرستانی بنوازد/
دریا، دشت و کوه و مِه را/
باران را باید بشناسد/
اکسیژن را، دمنوش را،
عطر گل ها را دریابد/
در حیرتِ خوش طعمِ حکمت/
باید احساسش حل باشد/
بی معنا بودن، دشوار است.//
(محمدعلی رضاپور)
(شعر سروش و مکتب ادبی
نورگرایی
بطور خیلی خلاصه:
شعر سروش دارای چند لَخت است
که همه یا برخی از آنها همقافیه اند
اما لَخت پایانی، متفاوت
و برجسته است. در سروش،
تلاش می شود نوع نگاه به
پدیده ها ویا شیوه ی بیان،
تازگی داشته باشد و سروش،
ضمن پایبندی به وزن
و قافیه و...
نگاهی باز و انعطاف پذیر
به این گونه مقوله ها دارد.
مکتب ادبی نورگرایی،
مکتبی بومی و پیشنهادی است
که بطور خاص در گونه های
شعر پیشرو همچون سه گانی،
سروش، سه گلشن و...
و بطور عام در همه ی قالب ها
قابل کاربرد است.
در مکتب نورگرایی،
جامعه ی پسامدرن امروز
در کنار جنبه های مثبت سنت
و با نگاهی معنوی و امیدوارانه
و در عین حال، واقعی
به تصویر کشیده می شود.
بطور فنی، شعر سروش
و مکتب ادبی نورگرایی،
ویژگی های دیگری هم دارند
شایان جستجوی پژوهندگان.)
محمدرضا حیدری 17 امرداد 1400 18:51
آفرین????
محمدرضا حیدری 17 امرداد 1400 18:52
آفرین????
نازنین نکیسا 18 امرداد 1400 08:49
باسلام وسپاس ازاساتیدمحترم.
انشالا
ایمان جلیلی 19 امرداد 1400 22:50
عرض سلام و ادب مهربانوی خوش قلم ، مثل همیشه قلمتان زیباست و شیوا، امیدوارم هر روز بیشتر از دیروز بدرخشید
نازنین نکیسا 20 امرداد 1400 10:51
عرض ادب استادگرامی
ممنون ازنظرلطف حضرتعالی