آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

تردید

ارسال شده در تاریخ : 26 مهر 1400 | شماره ثبت : H9418544


آغازعاشقی بود
آن روزِ پاک و زیبا
میدان دلبری بود، آن ساحل فریبا
وقتی سپرده بودم،
دل را به خنده هایش،
امواجِ ناشناسی ، ذهن مرا رها کرد
از موج های دریا،
از کوچه های رؤیا
ازهرچه دیدنی بود، غیراز نگاهِ گرم و
چشمانِ دل ربایش
آن روز زندگی را، آهنگ دیگری بود
انگار آسمان را،
احوال بهتری بود
یک ساز آسمانی، یک رنگِ جاودانه
تعبیرِ خوابِ پرواز،
در اوج بی نهایت
وقتی سُرورِ ساحل، با من قیاس می شد،
وقتی که پُر، مشامم
از بوی یاس می شد،
من بودم و نگاهی، بر بی کران تردید
من بودم و سوالی،
از ابر و بادِ تهدید
آیا دوباره فردا ، هست او مرا پذیرا ؟
آیا به سر رسیده ، فصلِ چرا و زیرا ؟

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 49 نفر 58 بار خواندند
امیر عاجلو (26 /07/ 1400)   | محسن جوزچی (27 /07/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (26 /07/ 1400)  محسن جوزچی (27 /07/ 1400)  
تعداد آرا :2


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا