تا خوشه ی پروین نشان سوی تو را می داد
دل وعده ی دیدار با روی تو را می داد
در کوچه های آسمان شب سفیرِ قوس
بر دل مسیرِ تاج ابروی تو را می داد
طرح ِ نگاهت را کشیدم روی یک کاغذ
گل داد کاغذ، غنچه ها بوی تو را می داد
در باورم هر شب خیال ِ خسته ی باران
آرامش ِ دریای بازوی تو را می داد
در بسترم جنگی میان عشق وحسرت بود
بالش فقط اخبار گیسوی تو را می داد
عطری که پیچیده میان دشت از میخک
در دل هوای باغ مینوی تو را می داد
با فرعون مرگم تمام عمر در گیر و
در نسخه اش سینوهه داروی تو را می داد
هر شب میان حجله ی بیدار چشمانم
تن پوش ِ شب هم حس ِ جادوی تو را می داد
سارا (س.سکوت)
۵آذر۴۰۱
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 03 بهمن 1401 23:16
.مانا باشید و شاعر