3 Stars

آنجا با منی

ارسال شده در تاریخ : 02 شهریور 1402 | شماره ثبت : H9426131

احساس میکنم طعم تازه یی
از میوه های نارس تو
در باغ وجودم جوانه کرده
و من در اینجا سخت گله مندم
می خواهم بروم
،اما کجا؟
چند فرسخ دور تر از اینجا؟!
نمیدانم فقط میخواهم بروم
تا گلی را به باغبان هدیه کنم.
اما کدام باغبان، نمیدانم!
شاید خل شدم
شاید نمی توانم زندگی در پشت پنجره ی تنها را تحمل کنم.
شاید نمیخواهم چیزی را برای کسی باز گو کنم.
شاید خیال میکنم وسواس فکری در وجود من
از بودن هر روز تو در اینجا سخت گله مند است.
و من این گله ها را دوست ندارم
حالا چه کنم مگر می شود کارش کرد
خیال میکنم به خواب عمیق فرو رفتم
به دور دست ها نگاه میکنم
که شاید تو را در یک جمله ای درد ناک و زیبا
که تا بحال کسی نشنیده باشد.
خلاصه کنم.
و کتاب را ختم کنم
اما: مگر میشود از آن لبخند بغض آلود
که دائم از مقابل چشمانم عبور میکند.
دیگر نتوانم چیزی بگویم ..... !

عزیزحسینی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 60 نفر 90 بار خواندند
امیر عاجلو (02 /06/ 1402)   | علی معصومی (03 /06/ 1402)   | مرضیه رشیدپور (04 /06/ 1402)   | عزیز حسینی (08 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (02 /06/ 1402)  علی معصومی (03 /06/ 1402)  مرضیه رشیدپور (04 /06/ 1402)  
تعداد آرا :3


نقد 1

  • علی معصومی   03 شهریور 1402 11:00

    دلسروده ای صمیمی و خوبی است applause rose افرینتان
    در قوافی راز عاشق را به شعرت دیده ام

نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا