3 Stars

چشم خاکستری

ارسال شده در تاریخ : 06 آذر 1402 | شماره ثبت : H9427318

در سینه‌ام نگاهی از غم پر است
زندگی بی‌تو به تاریکی می‌کشد
بی‌تو، دلم یک صحرای خالیست
در غروب هر روز، تنها رنگم رنگ غم است

چشمانم به خاکستری درآمده است
پر از اشک و ناله‌های بی‌خبر از خنده
تو رفتی و باقی ماندم با خاطرات
هر شب در خواب، تو را به یاد می‌کشم

در دلم یک خستگی بی‌پایان است
زندگی بی‌تو، همچون جنگلی بی‌برگ است
بی‌تو، دنیا خشکیده و بی‌روح می‌شود
از نبود تو، قلبم تباه و خسته است

من در این روزهای تلخ و سرد
بازیگوش تقدیر در پیشانیم نقش بست
اما هرگز نخواهم فراموش کرد
آرزوها و رویاهایی که با تو بود

در سکوت شب، هنوز نام تو را زمزمه می‌کنم
اما تو در سایه‌های دور دلم پنهان شدی
بی‌تو، دلم یک بحر از غم و اندوه است
من در این خستگی و تنهایی فرو می‌روم

عزیزحسینی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 83 نفر 159 بار خواندند
امیر عاجلو (06 /09/ 1402)   | مجید ساری (06 /09/ 1402)   | سروش اسکندری (06 /09/ 1402)   | سیاوش دریابار (07 /09/ 1402)   | عزیز حسینی (07 /09/ 1402)   | کاظم قادری (09 /09/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (06 /09/ 1402)  مجید ساری (06 /09/ 1402)  سروش اسکندری (06 /09/ 1402)  
تعداد آرا :3


نظر 4

  • امیر عاجلو   06 آذر 1402 13:01

    درود بزرگوار ا rose rose rose

  • سیاوش دریابار   07 آذر 1402 10:34

    عاشق که شدم جز تو کسی یار ندارم
    صحبت نکنم انگار طلبکار ندارم

    بر بزم ننه پای که اندوه وسراب است
    دریا چو شود مست که اجبار ندارم

    سلام صبح بخیر
    زیباترین سلام دنیا
    تقدیم به شما شاعر کرانقدر و فرهیخته
    سروده اید به مهر
    برایتان قلم نویسا خواستارم
    لحظاتی ناب پیش رو داشته باشید

    • عزیز حسینی   07 آذر 1402 10:44


      در پنجره چشمانم باران میبارد
      عاشق تو شدم و دلم سوخت و سوخت
      تو رفتی و تمامی آرزوها شکست

      قلبم مثل یک کویر خشک و خالیست
      بی تو عشق، زندگی بی‌اثر و لالیست
      برای تو آه میکنم در شب‌های تاریک
      و تو در آغوش کسی دیگر با شادی میخوابی

      زندگی بدون تو، همچون ناقص بودن است
      دلم تنها و سرگردان در خیابان‌ها رهاست
      هیچ کس نمیتواند جای تو را پر کند
      عشق تو، صدای خشکیده‌ی دستانم است

      از درد و رنج عشق تو، میسوزم
      دلم شکسته و تنها به تاریکی میپوسم
      بگذار عشقمان در یادگاری خاموش شود
      چون تو رفتی، همینجا دیگر هیچ چیزی نمیموند

      ای عشق، به تو مرا بشدت بی‌خبر کردی
      باور کن، بدون تو دلم خیلی میسوزد
      در این جهان پر از درد و غم مرا رها کردی
      عاشق تو شدم و الان دلم غمگین میپوسد

      سلام عرض ادب استاد ، سپاس از بزرگواری و حمایت همیشگی شما ❤️❤️❤️????





  • کاظم قادری   09 آذر 1402 10:05

    سلام و درود و بسیار زیبا rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا