3 Stars

چشمان آبی تو

ارسال شده در تاریخ : 24 فروردین 1403 | شماره ثبت : H9428945


چشمان آبی تو
آدم را به یغما میبرد
در چشمان تو، سرگردان می‌شوم، گم می‌شوم،
با آرزوی یک لحظه از آرامش
تویی دنیایی که در آغوشت، همه اندازه‌ها فراموش می‌شود،
و هر لحظه با تو، یک سفر به دنیای جدید آغاز می‌شود.

در چشمان تو، داستان‌های بی‌پایان می‌خوانم،
داستان‌هایی که همیشه مرا به سوی خود می‌کشانند.
چشمانت مثل دریایی عمیق است،
که هر بار که در آن نگاه می‌کنم، در آن فرو می‌روم و گم می‌شوم.

در چشمان تو، جادویی نهفته است که مرا به سوی خود می‌کشاند،
و من بی‌وقفه در زیبایی و عمق آن غرق می‌شوم.

در چشمان تو، قصه‌هایی نو می‌نویسم،
قصه‌هایی که هر پاره‌ی آن، دلم را می‌لرزاند.
تویی آن سرزمین پنهان و دلنواز،
که هر نگاهم به سوی آن، از دنیای فراموشی می‌گریزم.

چشمانت چون آینه‌ای است که در آن،
رمز و رازهای عشق وجود دارد.
من در زمانی که چشمان تو را می‌بینم،
بی‌وقفه در این باغ آرزوها سیر می‌شوم.


عزیز حسینی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 31 نفر 35 بار خواندند
امیر عاجلو (25 /01/ 1403)   | عزیز حسینی (28 /01/ 1403)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (25 /01/ 1403)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا