3 Stars

حسرت

ارسال شده در تاریخ : 29 تیر 1400 | شماره ثبت : H9417565


درد یعنی
یک شبی بین تمامیت تو
یک نفر اید و جنگی بکند
خونین بار
و نخواهی که بگیری کمک از بیگانه
خود تلاشی نکنی
در بغلش جا بشوی
حسرت بوسه به لب های تو را یادم رفت
جان فشانی میکنی
در جنگ رو در روی او
مادرم گفت به من عاشق هرزه نشوی
خر شدم
عاقبت افتاد دلم بر رویت
تو اسیر او شدی
مرا رها کردی
و من
محکوم به درک عنصر نا شناخته ام


شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 68 نفر 121 بار خواندند
امیر عاجلو (29 /04/ 1400)   | علی معصومی (30 /04/ 1400)   | Abbas Abedi (30 /04/ 1400)   | محمد خوش بین (31 /04/ 1400)   | ولی اله بایبوردی (01 /05/ 1400)   | وحیدرضا روان بخش (17 /07/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (29 /04/ 1400)  علی معصومی (30 /04/ 1400)  محمد خوش بین (31 /04/ 1400)  
تعداد آرا :3


نظر 3

  • امیر عاجلو   29 تیر 1400 23:46

    درود بزرگوار ا rose rose rose

  • علی معصومی   30 تیر 1400 16:04

    درود ها ارجمند
    چامه هایت جاودان
    ◇◇◇◇◇
    قربان سر بریدن نیست
    بلکه دل بریدن است
    از آنچه جز اوست
    اینهمه خلوص
    مبارکباد
    rose

  • محمد خوش بین   31 تیر 1400 19:52

    سلام و درودها rose
    applause applause applause

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا