3 Stars

شاید رویا

ارسال شده در تاریخ : 27 بهمن 1400 | شماره ثبت : H9419942

رد یک کابووس و مخمصه
می شد فقط یک خواب باشد
می شد از روی یک رویای تلخ
حسی که فقط سراب باشد

می توانست بازتاب خستگی
احتمال یک بد اقبالی وجود
سایه ای از واهمه در ما پدید
مثل یک‌ رویا گذر خواهد نمود

یا سفر در یک مکان، کوتاه و زود
یا که در سیاره ای غیر از زمین
ظاهرش اصلا شبیه ما نبود
در همان خوابی که طولانی ترین

یا شبیه یک نمایشنامه ای
داستانی از غم و اندوه بود
بعد آن پایان خوش در انتظار
هیچگاه اما سرانجامی نبود

پس چرا بیداری امکان نداشت
گوییکه در خواب گیر افتاده ایم
قدرت فریاد کردن جان نداشت
منجلابی که اسیر افتاده ایم

واقعیت دارد این رویای تلخ
غرق در نا باوری ها ، ماجرا
یک سرانجام بدی در انتظار
مرز بین خواب و بیداری کجا

قسمت تلخی که از ما میگذشت
فرق رویا با حقیقت سخت هست
در کجای این اثر معنا شدیم
خواب شیرین دیگر از ما رخت بست

سروده ای از : ادریس علیزاده
۲۶ بهمن ۱۴۰۰

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 84 نفر 139 بار خواندند
امیر عاجلو (29 /11/ 1400)   | Milad Kaviani (29 /11/ 1400)   | ادریس علیزاده (29 /11/ 1400)   | محمد علی رضا پور (29 /11/ 1400)   | زهرا آهن (01 /12/ 1400)   | محمد مولوی (01 /12/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (29 /11/ 1400)  Milad Kaviani (29 /11/ 1400)  
تعداد آرا :2


نظر 4

  • امیر عاجلو   29 بهمن 1400 09:27

    سلام ودرود rose  rose  rose

  • محمد علی رضا پور   29 بهمن 1400 21:46

    سلام و درود و خدا قوت،
    به خواست خدا در حال گردآوری مجموعه ای از اشعار سروش سرایان گرامی هستیم و قصد داریم
    کتابی از نمونه های شعر سروش (به رایگان) منتشر کنیم.
    تا کنون تقریبا سی یا چهل شاعر، همکاری کرده اند و حتی از تاجیکستان و افغانستان هم سرایندگانی به جمع
    سروش سرایان پیوسته اند.
    اگر شما هم سرایش یا سرایش هایی در شعر سروش دارید، لطفاً در آخرین فِرِسته ی این جانب بفرستید!
    سروش هایی تقدیم تان:


    سروش 1.
    منّتی نیست مهربان جانان!

    می کشم روی دوش، بار گران

    عمری به خاطرتان

    کاش می شد که می نشاندم کاش

    روی آن گیسوان عشق افشان

    بعدِ سرمستیِ هَماغوشی

    بارِ

    سنگینِ

    جان.

    سروش 2.

    سروشی در مکتب ادبی نورگرایی

    در ترافیک غصه های بلند

    من سروش وصال می خوانم

    در مسیر کمال می رانم

    می دانم

    سمت نارنج باغ، زمزم(،) اوست.

    مکتب ادبی نورگرایی
    (بطور خیلی خلاصه):

    ترسیم طبیعت و سنت با قلم موی معنویت بر بوم پسامدرن

    سروش 3.

    عشق آمد‌‌‌‌‌؛ ترانه جاری شد
    غزل عاشقانه جاری شد
    و سروشی یگانه، جاری شد
    دل من در سکوت چشمی ماند.

    شعر سروش:
    آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو
    و تا حدود زیادی، جامع قالب های
    دوبیتی، رباعی، مسمط، مستزاد، نیمایی، سه گانی، پریسکه و سپید.

    سروش، گونه ای برای بهترین سرایش های کوتاه با تنوع فراوان و زیرگونه های بسیار است
    که تلاش می کند نگاهی نو و زبانی تازه را به سرایش درآورد.
    در سروش معمولا همه یا بیش تر لَخت های غیرپایانی همقافیه اند اما لَخت پایانی بصورتی متفاوت می آید.

    لطفا در گسترش این گونه ی تازه و توانمند، مددکار باشید!
    فراوان سپاس rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا