من این موجود زشت نو ظهورم را نمی خواهم
جنین تازه مولود درون این وجودم را نمی خواهم
من این موهوم نا بالغ ولی خودخواه در سینه
من این رسوا شده با هر قصورم را نمی خواهم
برای این روان خسته، تاوان دادنم دیر است
من این موجود دائم کینه خویم را نمی خواهم
حضورش میشوم سرگشته احوال و ملال آور
من این موجود خو کرده جنونم را نمی خواهم
برای نقش های التهاب و دلهره آور چو استاد
به قصد کشتن خوی غرورم را نمی خواهم
همان همزاد گرگ پیر ، اما خود جوان است
حسادت بانی و مرگ صبورم را نمی خواهم
امان از این حسادت چون که قبراق است
من این قلب گهی رد حسودم را نمی خواهم
طنین موج آن گاهی فرا گیر است دنیا را
بر این پهنه قلوب مردمی ، غم را نمی خواهم
سرود شده توسط : ادریس علیزاده
۱۹ خرداد ۱۴۰۱
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 21 خرداد 1401 11:55
.مانا باشید و شاعر
ادریس علیزاده 22 خرداد 1401 10:18
درود بیکران