مرداویچ
دردم از مرگواره های دردند
که بر پیشانی لمسینگین
قبله ای شده است
برای نماز گرازان
آنقدر از زخمی+نگین
هار شده ایم
در این حالت آلت مات قبله نما
گرگ هم دیگر
از چندش این زخم رحم ها
فرار می کند
شکر که من هنوز مسلمانمم
ندانم
کجای نماز گرازم...
دیگر مسخ شده
در این گذار گراز کشته ام
گرازی در انتهای مرگ در قبله خویش
آخرین چندش درداد آور تاریخ خواهم بُد
بی بت
در خدا لبخند...
من آغاز گینم
بر می آغازم
و می نازم به تو
که شاه+نامه منی...
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 24 بهمن 1400 13:25
سلام ودرود
حسن رسولی 06 اسفند 1400 21:23
درود و ارادت بیکران بزرگوار مهربان ارجمند