"اگر تو بیایی"
از پشت افق در امتداد شب
در دل نسیم صبح از صدای باران
می بوسمت ای گرز آبی رنگ عشق
از نسیم و شب و مهتاب و سکوت
سراغ دل بی تاب تورا می گیرم
از همه آینه ها از دل شب
سراغ دل بیمار تو را می گیرم
تو اگر باز آیی
شب و مهتاب ز خجلت گویند
ای سرا پا همه عشق ز کجا می آیی؟
گویی که مرا می پرسید
آری، زکجا می آیی؟
من ز سوی عاشقان بی نوا
از دیار عاشقان بی صدا
آیم که بگویم....
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 27 بهمن 1400 10:55
درود بزرگوار ا
شلاله ادیبی 27 بهمن 1400 12:58
ممنونم بزرگوار
هانیه علاالدین 27 بهمن 1400 22:36
زیباست بانو جان
شلاله ادیبی 28 بهمن 1400 17:50
نگاهتون زیباست، سپاس
محمد علی رضا پور 29 بهمن 1400 22:18
سلام و درود و خدا قوت،
به خواست خدا در حال گردآوری مجموعه ای از اشعار سروش سرایان گرامی هستیم و قصد داریم
کتابی از نمونه های شعر سروش (به رایگان) منتشر کنیم.
تا کنون تقریبا سی یا چهل شاعر، همکاری کرده اند و حتی از تاجیکستان و افغانستان هم سرایندگانی به جمع
سروش سرایان پیوسته اند.
اگر شما هم سرایش یا سرایش هایی در شعر سروش دارید، لطفاً در آخرین فِرِسته ی این جانب بفرستید!
سروش هایی تقدیم تان:
سروش 1.
منّتی نیست مهربان جانان!
می کشم روی دوش، بار گران
عمری به خاطرتان
کاش می شد که می نشاندم کاش
روی آن گیسوان عشق افشان
بعدِ سرمستیِ هَماغوشی
بارِ
سنگینِ
جان.
سروش 2.
سروشی در مکتب ادبی نورگرایی
در ترافیک غصه های بلند
من سروش وصال می خوانم
در مسیر کمال می رانم
می دانم
سمت نارنج باغ، زمزم(،) اوست.
مکتب ادبی نورگرایی
(بطور خیلی خلاصه):
ترسیم طبیعت و سنت با قلم موی معنویت بر بوم پسامدرن
سروش 3.
عشق آمد؛ ترانه جاری شد
غزل عاشقانه جاری شد
و سروشی یگانه، جاری شد
دل من در سکوت چشمی ماند.
شعر سروش:
آمیخته ای از شعر سنتی و شعر نو
و تا حدود زیادی، جامع قالب های
دوبیتی، رباعی، مسمط، مستزاد، نیمایی، سه گانی، پریسکه و سپید.
سروش، گونه ای برای بهترین سرایش های کوتاه با تنوع فراوان و زیرگونه های بسیار است
که تلاش می کند نگاهی نو و زبانی تازه را به سرایش درآورد.
در سروش معمولا همه یا بیش تر لَخت های غیرپایانی همقافیه اند اما لَخت پایانی بصورتی متفاوت می آید.
لطفا در گسترش این گونه ی تازه و توانمند، مددکار باشید!
فراوان سپاس