( مصلحت خالق)
ماهیان از موج دریا به خدا شاکی شدند
مصلحت در موج بود از جهل خود شاکی شدند
چون خدا با موج آرامش به آنها داده بود
موج آرام شد ، اسیر تور صیادی شدند
پس تلاطم های ما در زندگی از سوی اوست
موج و آرامش پذیرفت هرکسی در کوی اوست
هر چه او داده به آن راضی شوید ما بنده ایم
چون صلاح موج و آرامش طریقِ روی اوست
تاکنون جایی شنیدید که مسیح شاکی شود
از تلاطم ها و موج های زمان خاطی شود
آن چه عیسی کرد در دوران مطیع محض بود
بندگی کرد تا به افعالش جهان هادی شود
آشنائی را سراغ دارم که در وقت سفر
اشتباهی شاکی پیدا کرد و شد بند خطر
دوستانش با دل خونین شدند از او جدا
ساعتی بعد از سقوطِ آسمان دادند خبر
یک سخن هم ازعلی گویم که جان احمد است
هم وَلیُّ و هم وَصّیُ هم امام و رحمت است
گفت : توکلت علی الله ، بر صلاح کار ماست
رحمتش باران و باران هم کلاً رحمت است
حافظا چون ماهیان از موج ها شاکی نشو
بر صراط مرتضی باش ،راهی در راهی نشو
شعیه ای تو ، شاه این راه شیر درگاه خداست
دست شاهت گیر،چو ماهی صیدِصیادی نشو
بار الهی ما حقیر هستیم ، حقارت ذّلت است
دستمان گیر که عزیزی دست گیرد ،عزّت است
گرچه ماها بندگان یاقی گشتیم کوی تو
کوچکان بر ما خدایی کرده اند که عبرت است
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 14 اردیبهشت 1401 16:37
.مانا باشید و شاعر
حافظ کریمی 14 اردیبهشت 1401 17:04
درود و بسیار سپاس
Milad Kaviani 15 اردیبهشت 1401 04:19
درود برشما دوست عزیز
حافظ کریمی 15 اردیبهشت 1401 13:48
درود
سپاس گزارم بزرگوار