سروِ خاکی دلِ خود جمع نمودش تا گفت
که تو پیچند، صبا از تو ملایمتر رُفت
سرو را گفت که آرامتر از او دیدم
به زمانی که زمان بر خمِ چوگانش خُفت
زیر و رو کن تو به چوبی لجنش آید فوق
جویِ صافی که تو از خویش به پاکی میگفت
گو صبا را، مَداری دلِ خود خوش بر سرو
موسمی گر بشوی، او ز تو بد باید گفت
محض مردم نشود زیست فصیحی، دریاب
((ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنُفت))
مهدی فصیحی رامندی
پیچند: گردباد
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 23 خرداد 1401 22:00
درود و سلام موفق و مانا باشید
مهدی فصیحی رامندی 04 تیر 1401 21:54
اصلاح: بیت ۴ ، مصرع اول
گو صبا را، (تو) مداری دل خود خوش بر سرو