خاک ما را با میِ خمّ غدیر آمیختند
در وجودم عشق مولایم علی را ریختند
یا علی (ع)عشق تو اندر سینه ی ما جا شده
شکر ایزد که چنین رحمت نصیب ما شده
باشد ان روزی که من هم خاک درگاهت شوم
بو تُرابی کن پدر تا خاک دلخواهت شوم
ساقیِ صحرای خُم من را نگاهم میکنی؟
من خرابم چون "همایون"، روبه راهم میکنی؟
در میان حلقه ی عشّاق چون خاتم شدی
ساعتی که جانشین حضرت خاتم(ص)شدی
تو همای رحمتی که شهریاران گفته اند
تو همان فصل عزیزی که"بهاران" گفته اند
ساقیا خُم را گشا و یک جهان سیراب کن
بهجت رود ولایت وصل این مرداب کن
مصطفی(ص)چون اهل امت را صلا زد در غدیر
تا که امر رب تعالی را چنین باشد سفیر
بر دل اهل ولایت منبری از نور ساخت
از قلوب اهل ایمان شبهه ها را دور ساخت
دست حیدر (ع)را گرفت و نقل "من کُنتُ" بگفت
بر لب اهل ولایت تا قیامت گل شکفت
ایه ی اتمام حجت بر شما خواندم تمام
بعد من پس این علی(ع) مولایتان است وسلام
شعر از :مرتضی مبارکی
(تخلص:همایون)
تقدیم به محضر مبارک عاشقان مولا امیرالمؤمنین (ع)
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 25 تیر 1401 14:17
مرتضی مبارکی 28 تیر 1401 09:45