مست لاینزل نگاهت تاجداری می کند
غالبا احساس عیش و بختیاری می کند
قیمت انس طلا وابسته به لبهای توست
چشم تو فی می دهد قیمت گذاری می کند
از کف بازار تهران تا لب خط لبت
هر که را دیدم به عشقت پافشاری می کند
بس کن این ترجیح تنهایی و تفکیک مرا
زوج من با تو همیشه سازگاری می کند
مادرم توصیه کرده نذر آقایت کنم
بس که می بیند جوانش بی قراری می کند
هیبتم در هم شکسته چون که هنگام ورود
گیت چشمانت مرا انگشت نگاری می کند
اختیارم برده ای چیزی به چشمانت بگو
چیدمان بیت ها را دست کاری می کند
گرچه منسوخ است دیگر دوره ی ارباب ها
طرح لبخند تو دارد برده داری می کند
قول داده مادرم پایان این مرداد ماه
از تو یک بار دگر هم خواستگاری می کند
شاعر: مرتضی (اشکان) درویشی
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 7
مرتضی فصیحی 04 امرداد 1394 17:30
من اسیره کوی تو گشتم میان کویها
نقش چشمانت به قلبم تاجداری می کند
طارق خراسانی 04 امرداد 1394 17:46
مست لاینزل نگاهت تاجداری می کند
غالبا احساس عیش و بختیاری می کند
قیمت انس طلا وابسته به لبهای توست
چشم تو فی می دهد قیمت گذاری می کند
ط
طارق خراسانی 04 امرداد 1394 17:49
مست لاینزل نگاهت تاجداری می کند
غالبا احساس عیش و بختیاری می کند
قیمت انس طلا وابسته به لبهای توست
چشم تو فی می دهد قیمت گذاری می کند
سلام و بس درود
تا آمدم بنویسم دیدم کامنتم رفت لطفن آن را تایید نفرمایید که ناقص است.
به به
شاهکاری در هیئت طنز را خواندم
دستمریزاد
در پناه خدا
دادا بیلوردی 04 امرداد 1394 21:14
مادر م بر طبق قولش در همین مرداد ماه ....
*
درود اشکان عزیز
زیبا سروده اید احسنت
مصراع معلوم اصلاح وزن می خواست جسارتاً پیشنهاد کردم
محظوظ گشتم
آفرین بر طبع گرمتان.
ریتمیک و با حال و بروز خلق کرده اید
کمال حسینیان 04 امرداد 1394 21:41
درود بر اشکان عزیز
باز نابی خواندم و محظوظ باغ سرایش تان شدم
سپاس از این همه زیبایی سرایش
سمانه تیموریان (آسمان) 05 امرداد 1394 14:18
سلام و درود
خیلی زیبا و دلنشین سرودید
همیشه شاد و شاعر باشید
مرتضی (اشکان) درویشی 13 امرداد 1394 16:32
سپاس از همه ی دوستان