در خلوتِ ممتدِ چشمانِ منِ تنها
تکرارِ فریادِ غمت، هرلحظه جاری بود
افسردگی؛ تنهایی و با دردها مردن
این‌ها همه تقصیرِ عشقِ زهرماری بود
در خواب‌هایم مهر و مهتابِ رخت دائم
در آسمانِ هرشبِ من، خودنمایی کرد
ول کرده‌ام دین و خدا را بعد از آن شب که
چشمانِ زیبای تو در قلبم خدایی کرد
اینجا منم با خاطراتی از تو جامانده
یک مشت دلتنگی، کمی هم اضطراب و درد
بنشین! تماشا کن که این دنیا بدونِ تو
با قلبِ تنهای منِ خسته چه‌ها میکرد
از زندگی، بیزار و از مردن هراسان شد
آن عاشق تنها که از عشق تو دلگیر است
آن شاعر دلخون که بعد از مردن عشقت
از واژه‌ها و شعرهای خسته‌اش سیر است
می‌خندم اما از درونم اشک میریزم
این است طرز عاشقی: ظاهر چو باطن نیست
شاید بیایی گرچه دیر اما نگو هرگز!
میدانم این را گر بیایی، غیرممکن نیست
غزاله غفارزاده
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
ماهدخت محمدی
-
حسن رسولی
-
Parvin Mohamadi
نظر 12
امیر عاجلو 11 آذر 1401 15:17
سلام ودرود
غزاله غفارزاده 11 آذر 1401 16:38
درود بر شما
کاظم قادری 12 آذر 1401 14:56
سلام و درود مرحبا که بااین سن کم اینگونه زیبا می سرایی
سعی کن در بعضی جاها تغییراتی بدی که شعرت وزین تر بشه
مثلا در مصرع اول بند اول از خلوت ممتد گفتی و بعد فریاد غم که تناسخ ندارن باهم
مثلا اگر می گفتی در اشکباریهای چشمان من تنها بهتر بود
زهر ماری قافیه ی مناسبی نیست یعنی حال بهم زنی ترین عشق دنیا اما اینجا فقط صحبت از دلگیری و ...
بیشتر وزن پر کنه تا قافیه ی مناسبیا مهر یا مهتاب کاربرد یکیش مناسبه نه هردو باهم بازهم گزینه ی وزن پر کنی مصرع مطرح میشه تشبیه چهره هم به ماه هم به خورشید هجوه
دین و خدا هردو یک معنی میدهد چون لازم و ملزوم همند کاربردن یکی کافیه مثلا میشد بگی ایمان خود را
فعل میکرد نامناسبه برای پر کردن وزن آمده فعل کرد مناسبتره چون با افعال دیگه ی شعر از نظر زمانی تناسب داره باید کل مصرع عوض بشه با فعل کرد یا قافیه ی دیگری
در مجموع به شما تبریک میگم عالی بود
غزاله غفارزاده 12 آذر 1401 15:37
درود بر شما، مچکرم و سپاس از نقد ارزنده‌تون
کاظم قادری 12 آذر 1401 15:02
از شعر های خسته اش شعر که خسته نمیشه شاعر خسته میشه
از واژه ها و شعرهایش خسته و سیر است مناسبتره البته این مثال بود فقط
کاظم قادری 12 آذر 1401 15:13
اگر میگفتی می خندم اما از درون من اشک میریزم مناسبتره
برای عاشقان ظاهر چو باطن نیست
می دانم این را گر بیایی... گر بیایی وزن پر کنه مناسب پنیست ومعنی رو هم کامل نمیکنه
میدانم این را بازگشتن غیر ممکن نیست مناسبتر نیست؟؟
هنگام سرودن باید استراحت به شعر داد و در ویرایش دنبال بهترین واژه ها بود
غزاله غفارزاده 12 آذر 1401 15:38
مچکرم، بسیارعالی بود پیشنهادهای شما برای جایگزینی برخی واژه‌ها،
ممنونم
منوچهر فتیان پور 13 آذر 1401 07:38
درود برشما
غزاله غفارزاده 14 آذر 1401 06:30
درود بزرگوار
علیرضا خسروی اصل 01 بهمن 1401 22:10
عالی بود
غزاله غفارزاده 07 بهمن 1401 11:00
ممنونم
علیرضا خسروی اصل 01 بهمن 1401 22:14
لطفا نظرهای خصوصی تان را ببینید برایتان یک پیغام ارسال کردم.سپاس