3 Stars

تایتانیک

ارسال شده در تاریخ : 02 اسفند 1402 | شماره ثبت : H9428398

<<تایتانیک>>

شد ناخدا "پروانه‌ای" بر عرشهٔ کشتی
شد شعلهٔ پیوندِ ما شمعِ همین مَشتی

شد تایتانیکِ دلم تسلیمِ مردن چون
کوهِ یخِ دوری‌ِ ما خورده به این کشتی

در چشمِ من دریاست، چون از ساحلِ پُر اشک
دائم شبیهِ موج‌ها در رفت و برگشتی

رود و نهنگ‌ و ماهی و کوسه چه می‌رقصند
وقتی که پیشِ من نُتِ شادِ شش و هشتی

روحم شراب‌ِ شِبهِ شیراز‌ از تو می‌نوشد
تا هر زمان در جامِ جان، انگورِ سردشتی

از غصّهٔ قهرِ تو و من، شهر بارانی‌ست
هر ابر دارد بغضی و در آسمان، نشتی

دنیا اگر باشد دمن، می‌گویمت در صلح
از دیدِ من تنها گلِ زیبای این دشتی

#امین_مقدس

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 46 نفر 60 بار خواندند
امیر عاجلو (04 /12/ 1402)   | امین مقدس (05 /12/ 1402)   | محمود فتحی (07 /12/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (04 /12/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 1

شاعر نظر دهی برای این شعر را غیر فعال کرده است.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا