هر مُلکی اگر در پیِ اندیشه نشد
فرهنگ، در آن مُستعدِ ریشه نشد
بر بوم و بَرش دستِ تطاول باز و،
بر تاقِ سَرش، جز تَبر و تیشه نشد
برخیز و دگر خوابِ خیالات نکن
وصفِ رخِ حوری و مَحالات نکن
واقع نگر و روح حقیقت را، جوی
بی عشق و خِرد شرحِ کمالات نکن
روزی که به تو شامِ سرانجام رسد
فتنه، زِ سر وُ زیر وُ بَر وُ بام رسد
پخته نشود آن چه تو خواهی، هرگز
سودایِ صفا وُ سفرَت، خام رسد ( مقصود )
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 18 دی 1401 12:05
فرزانه محمدپور 18 دی 1401 16:12