3 Stars

برکه ی خشک

ارسال شده در تاریخ : 15 امرداد 1402 | شماره ثبت : H9425915

«برکه ی خشک» شعر نو

روزگاری همه سرمست و غزلخوان بودند
شاد و خندان بودند

جام دلها همه پُر از مِی ناب
چه شد آن چشمه ی آب

باغ پُر بود ز آوای خوش مرغ هَزار
عشق بود و غزل و صورت یار

ز چه رو شاخه شکست
مرغ خوشخوان به غم لاله نشست


ناگهان باد وزید
فصل پاییز رسید

برگها زرد شدند

سینه ها پُر ز غم و درد شدند
آتش عشق فروزان همگی سرد شدند

آن نسیم سحری
که نوازشگر هر صورت بود

گشت طوفان بلا
خانه ها ویران شد

دیده ها گریان شد
همه جا زندان شد

عشق در کوچه بیداد و ستم
گشت همخانه ی غم

بال پروانه شکست
غم و اندوه به جانش بنشست

ماهیِ برکه ی آبی که شبی خندان بود
ماه شب تاب در آن برکه بسی رقصان بود

برکه خشکید و در آن ماهی مُرد
چشمه ی آب فراوان غم خورد

کاش می شد که ببارد باران
برکه پُر آب شود

برکه از نو بشود پُر ماهی
ماه در برکه نمایان بشود

کاش این فصل زمستان برود
غم و اندوه ز هر دیده ی گریان برود

کاش ای «مخلص صادق» بشود فصل بهار
فصل زائیدن شدن در گلزار

پنجشنبه1402/4/22

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 32 نفر 62 بار خواندند
امیر عاجلو (15 /05/ 1402)   | سامان نظری (15 /05/ 1402)   | محمدهادی صادقی (16 /05/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (15 /05/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا