《فریب》
با حقه و نیرنگ ما را خام کردید
با وعده ی شیرین اسیر دام کردید
کردید غارت بعد از آن این کاروان را
ما را اسیر ظلمت این شام کردید
گرگی شبان گله شد در روز روشن
این گله را از ترس جانش رام کردید
با نام نیکی پشت خوبی را شکستید
خوبی و نیکی را شما بد نام کردید
عاری ز غم بود آن زمان دلهای مردم
دلهای بی غم را پُر از آلام کردید
در خانه ی دلها نبود آشفته بازار
این خانه را آشفته نا آرام کردید
ساغر پُر از مِی بود و سرمستی فراوان
تلخیِ جام شوکران در کام کردید
حال خوش ما را ز چنگ ما ربودید
مجنون و دیوانه بسی سرسام کردید
روزی پُر از مِی بود و باده ساغر ما
از باده ی شیرین تهی این جام کردید
ای 《مخلص صادق》اسیر مکر گشتیم
با وعده های پوچ ما را خام کردید
یکشنبه۹۹/۱۱/۱۹
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 22 آذر 1402 17:49
.مانا باشید و شاعر
محمدهادی صادقی 23 آذر 1402 15:04
درود و سپاس