3 Stars

آسمان اَبری

ارسال شده در تاریخ : 23 آذر 1402 | شماره ثبت : H9427556

《آسمان ابری》

هوای آسمان دل شده ابری نمی بارد
در این باغ خزان یک بلبل خوشخوان نمی خواند

صدای زوزه می آید در این ویرانه ی جنگل
چرا در بیشه روبه پُر شده شیری نمی زاید؟

چرا نفس هوای آدمی خونخوار و خونریز است؟
چرا گرگ درون آدمی دیگر نمی خوابد؟

در این ویرانه می خواند نه بلبل ، جغد شوم شب
چرا مرغ غزلخوان می رود اینجا نمی ماند؟

چرا خونین شده این سینه ها از درد و رنج و غم؟
چرا درد دل این آدمی را کس نمی داند؟

هوا سرد و زمستانی به دل گرمای عشقی نیست
شب تار است و مهتابی در این ظلمت نمی تابد

فراوان باغ شدّاد است و اینجا ظلم و بیداد است
چرا اسب ستم را این ستمگر تیز می تازد؟

نمی آید به گوشم نغمه ی لالائی مادر
در این ویرانه تنها جغد شب خوانی که می خواند

کمرها خم شده در زیر بار ظلم این ضحّاک
چرا در صبح آدینه یکی ناجی نمی آید؟

به پایان می رسد ای 《مخلص صادق》شب ظلمت
در آندم از برای لاله بارانی که می بارد

شنبه۹۹/۱۱/۱۸

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 54 نفر 66 بار خواندند
امیر عاجلو (24 /09/ 1402)   | سیاوش دریابار (24 /09/ 1402)   | محمدهادی صادقی (24 /09/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (24 /09/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا