«دغلباز»
ای دغلبازان جهان را رنگ کردن کار نیست
از برای آدمی این شیوه ی رفتار نیست
گرگ خونخواری ، لباس میش بر تن می کنی
لاشه خواری جز مرام کرکس و کفتار نیست
تا به کی مردم فریبی ، تا به کی مکر و ریا
مکر و حیله جز مرام روبه مکّار نیست
دل اگر صیقل خورد چون چشمه می گردد زلال
روز روشن آسمانش آسمانی تار نیست
گر صراط حق روی دل می شود آسوده حال
آن دلی آسوده گردد زخمی و بیمار نیست
نور مهتابی نباشد در شب تاریک و تار
در شب ظلمت مسیر زندگی هموار نیست
جان بسوزد گر بیفتد آتش عشقی در آن
هر کسی آتش به جانت می زند دلدار نیست
راز دل با کس نگو افشا مکن درد نهان
از برای درد پنهانت کسی غمخوار نیست
همره نفس هوا هرگز مشو در زندگی
نفس آدم در مسیر زندگانی یار نیست
«مخلص صادق» نچرخد میل دل این روزگار
قاطر لنگی بود یک توسنی رهوار نیست
جمعه99/8/2
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 17 اسفند 1402 00:29
.مانا باشید و شاعر
محمدهادی صادقی 17 اسفند 1402 08:29
درود و سپاس
محمود فتحی 20 اسفند 1402 12:11
درود این دغل دوستا که می بینی مگسانند گرد شیرینی