«سپید و سیاه»
زندگانی همه سیاهی نیست
یوسفی در میان چاهی نیست
می رود این مسیر پُر کج و خم
مانده ای در کنار راهی نیست
می شود آسمان شبی ابری
در شب ابرِ تیره ماهی نیست
می دمد روشنی پس از ظلمت
بعد ظلمت گهی پگاهی نیست
دل عاشق همیشه می سوزد
دل فقط جای سوز و آهی نیست
دل سپردی تو می شوی مجنون
فرق بین گدا و شاهی نیست
عاشقی راه و رسم دوران است
هر که عاشق شود گناهی نیست
زندگی روشن است و گه تاریک
زندگانی به یک نگاهی نیست
دل اگر پُر شود ز مهر و وفا
عمر آدم دگر تباهی نیست
روز و شب هست «مخلص صادق»
زندگی یک شب سیاهی نیست
سه شنبه99/7/22
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 26 اسفند 1402 14:18
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
محمدهادی صادقی 26 اسفند 1402 20:18
درود و سپاس