خمیازه می کشد امروز شعر من
در سایه سار گل خشک تنبلی
دارم به سینه از این دل عداوت و
جنگ مداوم و منحوس داخلی
بر سرزمین من امروز می چکد
فریاد غرش شمشیر مخملی
عصیان هالهی قدیس جهل نو
بیماری غلامی و مرموز انگلی
بس است هر چه نمودی فدا نکن
افشای فاجعه با سوت بلبلی
همسایه ام شده امروز غربت و
غمهای مانده ی دیرین تودلی
پایان خدمت این دوره ی مرا
امضا کنید دگر بی معطلی
دست سعید پنجه به پیمانه می کشد
در اهتمام فرصت درمان کاهلی
د آریا ۲۹ تیر ۴۰۲
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 30 تیر 1402 11:19
.مانا باشید و شاعر
قاسم لبیکی 30 تیر 1402 15:23
درود فراوان
شاعر گرامی
سیاوش دریابار 27 شهریور 1402 16:36
درود فراوان