هرگز بیاد آورده ای
غروب سایه ها را
که از پس دیوارها
به انحنای روز تاب می خورند
به کدام پنجره ملحق می شوی
کدام دیوار
کدام سایه
دیر زمانی است
از هجوم سایه ها رسته ام
جنگجویی که بی هیچ نشانی
از مرز آتش و دریا گذشته
پناه جوی توام
زخم هایم را ببین
چه عاشقانه سبز می شوند
آنگونه که شب
به آغوش خورشید
فیروزه سمیعی
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 2
حفیظ (بستا) پور حفیظ 10 امرداد 1402 14:36
بسیار بسیار زیبا بود سیرعمودی شعر به همراه سیر معنایی افقی در هم تنیده شده وشعری منسجم را خلق نموده اید
فیروزه سمیعی 11 امرداد 1402 15:53
درودتان باد جناب استاد حفیظی ادیب گرانقدر
صمیمانه سپاسگزارم از توجه و حضور ارزشمندتان
پاینده باشید و سبز