3 Stars

عاشق نشدی

ارسال شده در تاریخ : 16 اسفند 1402 | شماره ثبت : H9428551


می‌روی و جا می‌گذاری اینجا جان دگرت را
اندکی درنگ،شود به تاخیر بیاندازی سفرت را؟
تنها مانده ام و رهسپارم به مسلخ عشق
صبر کن تا بگویم، شاید پس گرفتی نظرت را

خسته ام و حوصله ای نیست بهر نگهداری دل
خبر نداری از حالم،نتوان زدود یاد و اثرت را
اندکی بمان تا بگویم از راز همه بی‌کسیم 
که مثل نم باران بشوید دل تنگی سحرت را

خواب راحت نکند آنکه دلش زنده به عشق
آخر به آتش میکشد غم یار تمام پیکرت را
یارا! دل خیال فراموشی ندارد، من چه کنم؟
چشمان یار حریفت باشند میاندازی سپرت را

رفتی و یکبار دلت تنگ نشد، دست مریزاد
فرو ریختم،خوب به رخ کشیدی تمام هنرت را
چشم انتظاری نکشیدی "علی بی غم" تا بدانی
انتظار میشکند همه ارج و منزلت و قدرت را

اصلا" عاشق نشدی که شعر شود خنجر تیزی
گاه بدرد قلبت و گاه ز درون شکافد جگرت را
حکایتیست! من به دل می‌خندم و دل به من
یاسرا !! بسوزد پدر عشق که درآورد پدرت را

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 67 نفر 103 بار خواندند
امیر عاجلو (17 /12/ 1402)   | فرامرز عبداله پور (18 /12/ 1402)   | محمود فتحی (18 /12/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (17 /12/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 3

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا