سلام شاعرجوان و برومند سرزمینم
نازنینم ما به عشق مولا به جبهه رفتیم
اصلن به عشق مولا این انقلاب پدید آمد
چون جوان هستی چند نکته را به شما می گویم خودت فکر کن ببین چقدر به یکدیگر ربط دارند:
1 - غدیر خم
2 - سقیفه بنی ساعده محلی که بعد از فوت پیامبر اکرم(ص) گروهی به گرد هم آمدند تا امر خدا را زیر پا نهند و نهادند.
3 - شهادت علی و اولاد علی (ع)
4 - غیبت صغرا و کبرای امام زمان (عج) این نکته خیلی خیلی مهم است چرا غیبت صورت گرفت؟
اگر جواب دقیق این سئوال را بدهی دو کتاب جایزه شماست.
5 - پیدایش انقلاب اسلامی
6 - حکومت ولایت فقیه که این هم مهم است مردم عادی کمتر حقیقت این موضوع را می دانند.
حال اگر این موارد را دقیق به هم ربط دادی و هدف الهی را از این قضایا برایم نوشتی بغیر از آن دو کتاب یک جایزه نفیس دیگر هم تقدیم حضورت خواهم کرد.
اگر علی بیاید مانند مرید آن حضرت که در بین ماست و همه فرمانش را با جان و دل می پذیرند فرمان مولا را با جان و دل شیعیان خواهند پذیرفت.
حضرت استاد عرب عامری به نکته ی مهمی توجه شما را معطوف کرده اند ...
سلام من نه مطالعه ای داشتم ونه سنی دارم که این سوالات شما را پاسخ دهم در مورد
غدیر خم فرمودیدکه بنده میدانم که در حجی که حجه الوداع نامیده شده پیامبر اکرم
در مکانی به نام غدیر خم حجاج را جمع کردند و مولا علی راجانشین خود قرار دادن
واما راجب سقیفه هم انقدرمیدانم در ان قرار داد ننگین حق مولا علی را پایمال کردند
و مولا را 23 سال خانه نشین کردند راجب غیبت صغری وغیبت کبری چیزی نمی دانم
من کاری به نوشته های استاد خراسانی ندارم ولی این را دقیق می دانم ما الان در دورانی زندگی می کنیم که فقط نامی از شیعه رو به یدک می کشییم
نمی دانم از کدام شیعه دم می زنیم شیعه ای که امر به معروف و نهی از منکر سر لو حه ی همه ی کارهایش باشد
با دوچشممان می بینیم که در ملاء عام روزه می خورند حرمت دین خدا و فرمان علی که نه فرمان خدا را زیر پا می گذارند
اما دریغ از یک نفر شیعه ی علی که چه به عنوان راهنمایی و چه به عنوان دلسوزی و نهی از منکر تذکری بدهد
همه ی ما چشمهایمان را به روی حقایق بسته ایم و ادعا می کنیم شیعه هستیم
دانشمند مسیحی گفته که من بیست بار نهج البلاغه ی حضرت علی رو خوندم کدوم یکی از ما تا به حال زیاد نمی گم دو دفعه اینکار و کردیم
تعدادی جان بر کف و گوش به فرمان ولی امر مسلمین هستیم و عده ای هم با فتنه و فتنه گری حاضر به انجام هر کاری هستیم
باور کنید شرایط فرق می کند هر کدام از ما که موقعیت و منافعمان به خطر بیفتد خدا می داند که چه نیرنگهایی را پیاده نکنیم در صورتی که مولا علی اصلا اینگونه نبود
باور کنید الان هم مثل همان دوران جاهلیت است اما اینبار فرق می کند آنها ندانسته جهالت می کردند و ما و اطرافیان ما آگاه و آگاهانه
با تمام این حرفها هر کسی برداشت مختص به خودش را دارد از هر نوشته ای دوست خوبم جناب آقای نجفی شاید شما هم چیزهایی را دیده اید که باب طبعتان نبوده و اینگونه نوشته اید
سلام وآآآآآآآآآآفرین شعرتان قابل ستایش است نویسامانی
قلم تجلی ذهن آنی هرشاعریست و شما هنگام نوشتن حس خود را پیاده کردیدبانظرشما موافقم همیشه تابعین شیطان متاسفانه بیشترند ورفتن به سوی بدیها آسان تراست برای همین انسان بامسیرهای بد امتحان میشودهرکس دنیا را از دریجه خود مینگردبه وجودتان باید افتخارکردجوان فرهیخته ای هستید شعرتان پریسکه بسیار زیبایی میشود اگر دربند او ل فعل جداشود به این صورت:
بدروزگاری شده
اگر برگردی
مطمئن نیستم که دیگر چاه هم
درد دل هایت را بشنود
پسراندیشمندم بنده همیشه شمارا ستودم ومیاموزم ازمحضرتان.
ازآنجایی که دنیا تبدیل به یک دهکده جهانی شده وتابعین شیطان بیشترند این تابعیت نشرپیداکرده درهمین راستا پیامبر اسلام درنامه ای به سلمان فارسی فرمودند عبادات مردم آخرزمان مقبول تراستاز مردمی که پشت سرمن نماز میگزارندوعبادت جوان مقبولتراز پیراست به دلیل فزونی واعمال نفوذوسوسه های شیطان برجوان وفرمودند حفظ ایمان درآخر زمان مانند نگه داشتن سنگ داغی دردست مومن است دست حق یارتان
بدروزگاری شده اگر برگردی
مطمئن نیستم که دیگر چاه هم
درد دل هایت را بشنود...
مهمان محفل گرم و صفحه پر ترافیک تون بودم
هر چی من بخام بگم جناب طارق عزیز و عمو حسن نازنین زحمتشو کشیده بودند و سنگ تمام گذاشتند..
درود بر تو که میبینم اولین گامهاتونو چقدرمحکم و استوار برداشتین....
محکم و استوار و شاعرانه...
و تصویر و تلمیح زیبایی که در ذهن مخاطب فورا نخلستان کوفه و حضرت امیر و چاه و مهتاب و درد دلهای مولا تداعی میشه...
وقتی در ادبیات فارسی چه نظم و چه نثر صحبت از چاه میشه، دوتا چاه در نظر مجسم میشه
یکی چاهی که در کنعان بود و پسران یعقوب حضرت یوسف رو به چاه انداختند و یکی هم همین چاهی ک در شعر شما بود و مربوط به کوفه و مولای متقیان حضرت امیرالمومنین بود..
احسنت بر شما...
و امید ک روز ب روز شاهد زیباترین ها و« عمو حسن هم کمک کنه »کلاسیک هاتون باشم...
البته عمو حسن همه ش ب فکر پینگ پونگ هم نباشه ی کمی هم به مقوله ی شعر و آموزش شما بپردازه..
یا علی...
عزیز مصر به رغـم برادران غیور
ز قعر چاه بر آمد به اوج ماه رسید
با هزاران درو ادیب گرامی، سروده دلنشین تان را خواندم. تازه گی و طراوتی دلنواز و معنایی ژرف در خودش داشت. قلم توانایتان را می ستایم و در انتظار شما در صفحه کوچکم هستم. مقدمتان گلباران
نظر 24
کرم عرب عامری 19 تیر 1394 23:07
آفرین جوان
البته من فکر میکنم بهتر شده چون اون موقع دوروبر رو آدمهایی مثل وابیها وداعش گرفته بودند
موفق باشید
مهدی نجفی 21 تیر 1394 21:22
سلام درست میفر مایید خیلی ممنون از حضورتون
طارق خراسانی 20 تیر 1394 01:11
سلام شاعرجوان و برومند سرزمینم
نازنینم ما به عشق مولا به جبهه رفتیم
اصلن به عشق مولا این انقلاب پدید آمد
چون جوان هستی چند نکته را به شما می گویم خودت فکر کن ببین چقدر به یکدیگر ربط دارند:
1 - غدیر خم
2 - سقیفه بنی ساعده محلی که بعد از فوت پیامبر اکرم(ص) گروهی به گرد هم آمدند تا امر خدا را زیر پا نهند و نهادند.
3 - شهادت علی و اولاد علی (ع)
4 - غیبت صغرا و کبرای امام زمان (عج) این نکته خیلی خیلی مهم است چرا غیبت صورت گرفت؟
اگر جواب دقیق این سئوال را بدهی دو کتاب جایزه شماست.
5 - پیدایش انقلاب اسلامی
6 - حکومت ولایت فقیه که این هم مهم است مردم عادی کمتر حقیقت این موضوع را می دانند.
حال اگر این موارد را دقیق به هم ربط دادی و هدف الهی را از این قضایا برایم نوشتی بغیر از آن دو کتاب یک جایزه نفیس دیگر هم تقدیم حضورت خواهم کرد.
اگر علی بیاید مانند مرید آن حضرت که در بین ماست و همه فرمانش را با جان و دل می پذیرند فرمان مولا را با جان و دل شیعیان خواهند پذیرفت.
حضرت استاد عرب عامری به نکته ی مهمی توجه شما را معطوف کرده اند ...
در پناه رب العالمین سلامت و شاد و پویا باشی
آمین
مهدی نجفی 21 تیر 1394 22:16
سلام من نه مطالعه ای داشتم ونه سنی دارم که این سوالات شما را پاسخ دهم در مورد
غدیر خم فرمودیدکه بنده میدانم که در حجی که حجه الوداع نامیده شده پیامبر اکرم
در مکانی به نام غدیر خم حجاج را جمع کردند و مولا علی راجانشین خود قرار دادن
واما راجب سقیفه هم انقدرمیدانم در ان قرار داد ننگین حق مولا علی را پایمال کردند
و مولا را 23 سال خانه نشین کردند راجب غیبت صغری وغیبت کبری چیزی نمی دانم
حسن عباسی 20 تیر 1394 10:31
سلام مهدی آقا
من کاری به نوشته های استاد خراسانی ندارم ولی این را دقیق می دانم ما الان در دورانی زندگی می کنیم که فقط نامی از شیعه رو به یدک می کشییم
نمی دانم از کدام شیعه دم می زنیم شیعه ای که امر به معروف و نهی از منکر سر لو حه ی همه ی کارهایش باشد
با دوچشممان می بینیم که در ملاء عام روزه می خورند حرمت دین خدا و فرمان علی که نه فرمان خدا را زیر پا می گذارند
اما دریغ از یک نفر شیعه ی علی که چه به عنوان راهنمایی و چه به عنوان دلسوزی و نهی از منکر تذکری بدهد
همه ی ما چشمهایمان را به روی حقایق بسته ایم و ادعا می کنیم شیعه هستیم
دانشمند مسیحی گفته که من بیست بار نهج البلاغه ی حضرت علی رو خوندم کدوم یکی از ما تا به حال زیاد نمی گم دو دفعه اینکار و کردیم
تعدادی جان بر کف و گوش به فرمان ولی امر مسلمین هستیم و عده ای هم با فتنه و فتنه گری حاضر به انجام هر کاری هستیم
باور کنید شرایط فرق می کند هر کدام از ما که موقعیت و منافعمان به خطر بیفتد خدا می داند که چه نیرنگهایی را پیاده نکنیم در صورتی که مولا علی اصلا اینگونه نبود
باور کنید الان هم مثل همان دوران جاهلیت است اما اینبار فرق می کند آنها ندانسته جهالت می کردند و ما و اطرافیان ما آگاه و آگاهانه
با تمام این حرفها هر کسی برداشت مختص به خودش را دارد از هر نوشته ای دوست خوبم جناب آقای نجفی شاید شما هم چیزهایی را دیده اید که باب طبعتان نبوده و اینگونه نوشته اید
منظورم نامردمی های دور و بر خودمان هست
سخنم به درازا کشید و ممکن است موجب ملال شود
پس خدا حافظتان
طارق خراسانی 20 تیر 1394 19:56
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 20 تیر 1394 11:52
سلام وآآآآآآآآآآفرین شعرتان قابل ستایش است نویسامانی
قلم تجلی ذهن آنی هرشاعریست و شما هنگام نوشتن حس خود را پیاده کردیدبانظرشما موافقم همیشه تابعین شیطان متاسفانه بیشترند ورفتن به سوی بدیها آسان تراست برای همین انسان بامسیرهای بد امتحان میشودهرکس دنیا را از دریجه خود مینگردبه وجودتان باید افتخارکردجوان فرهیخته ای هستید شعرتان پریسکه بسیار زیبایی میشود اگر دربند او ل فعل جداشود به این صورت:
بدروزگاری شده
اگر برگردی
مطمئن نیستم که دیگر چاه هم
درد دل هایت را بشنود
زهرا نادری بالسین شریف آبادی 20 تیر 1394 12:24
پسراندیشمندم بنده همیشه شمارا ستودم ومیاموزم ازمحضرتان.
ازآنجایی که دنیا تبدیل به یک دهکده جهانی شده وتابعین شیطان بیشترند این تابعیت نشرپیداکرده درهمین راستا پیامبر اسلام درنامه ای به سلمان فارسی فرمودند عبادات مردم آخرزمان مقبول تراستاز مردمی که پشت سرمن نماز میگزارندوعبادت جوان مقبولتراز پیراست به دلیل فزونی واعمال نفوذوسوسه های شیطان برجوان وفرمودند حفظ ایمان درآخر زمان مانند نگه داشتن سنگ داغی دردست مومن است دست حق یارتان
طارق خراسانی 20 تیر 1394 19:57
مهدی نجفی 21 تیر 1394 21:37
سلام فرمایش شما دقیقا درست است در لحظه به ذهنم خطور کرد این گونه بنویسم
بهناز علیزاده 20 تیر 1394 11:58
بسیار زیباست درود بر شما
منوچهر منوچهری(بیدل) 20 تیر 1394 19:13
آفرین به عزیزم درود بر شما لذت میبرم وقتی قلم زدنت را میبینم درود بر شما احسنت
مهدی نجفی 21 تیر 1394 21:45
سلام استاد خیلی ممنونم از تشریفتان
مهدی نجفی 21 تیر 1394 21:40
سلام خیلی ممنونم از حضور سبز و سراسر مهرتان
دادا بیلوردی 20 تیر 1394 23:05
واقعاً بد روزگاری شده نجفی جان
مهدی نجفی 21 تیر 1394 21:47
سلام خیلی ممنونم از تایید شما استاد بزرگم و خیلی ممنونم از حضورتون
نگار حسن زاده 22 تیر 1394 17:27
سلام آقای نجفی
بسیار زیبا بود
آفرین به این شعر و این قلم
ولی با فرمایش استاد خراسانی موافقم
اونقدرها هم بد نشدیم
برگرد به عقب و مراسم تشییع جنازۀ شهدای غواص رو خاطر بیار
موفق باشی
مهدی نجفی 22 تیر 1394 18:36
سلام خیلی ممنون از حضور تون و ممنون از راهنمایی شما
حسین دلجویی 25 تیر 1394 10:52
درود بر آقا مهدی عزیز...
بدروزگاری شده اگر برگردی
مطمئن نیستم که دیگر چاه هم
درد دل هایت را بشنود...
مهمان محفل گرم و صفحه پر ترافیک تون بودم
هر چی من بخام بگم جناب طارق عزیز و عمو حسن نازنین زحمتشو کشیده بودند و سنگ تمام گذاشتند..
درود بر تو که میبینم اولین گامهاتونو چقدرمحکم و استوار برداشتین....
محکم و استوار و شاعرانه...
و تصویر و تلمیح زیبایی که در ذهن مخاطب فورا نخلستان کوفه و حضرت امیر و چاه و مهتاب و درد دلهای مولا تداعی میشه...
وقتی در ادبیات فارسی چه نظم و چه نثر صحبت از چاه میشه، دوتا چاه در نظر مجسم میشه
یکی چاهی که در کنعان بود و پسران یعقوب حضرت یوسف رو به چاه انداختند و یکی هم همین چاهی ک در شعر شما بود و مربوط به کوفه و مولای متقیان حضرت امیرالمومنین بود..
احسنت بر شما...
و امید ک روز ب روز شاهد زیباترین ها و« عمو حسن هم کمک کنه »کلاسیک هاتون باشم...
البته عمو حسن همه ش ب فکر پینگ پونگ هم نباشه ی کمی هم به مقوله ی شعر و آموزش شما بپردازه..
یا علی...
عزیز مصر به رغـم برادران غیور
ز قعر چاه بر آمد به اوج ماه رسید
مهدی نجفی 25 تیر 1394 11:46
سلام استاد خیلی ممنون از حضور تان
باشه حتما به عمو حسن میگم کمتر فکر پینگ پنگ باشه
حسن عباسی 25 تیر 1394 15:02
سلام استاد
از این که لطف بی حدتان شامل من و نوشته های اید نوجوان عزیز شده بسیار ممنونم
پویا نبی زاده 30 تیر 1394 23:21
سلام داداش عزیز دل
به قولخ ودمونی ترکوندی که همه چه نظراتی دادن واقعا یاد گرفتم هم از تو هم از استادن عزیز
آرزو میکنم بهترین شعر ها رو همیشه بنویسی
مرسی که شعر مینویسی بهترین درمان برای درد هاست
سپاس
مهدی نجفی 31 تیر 1394 12:06
سلام خیلی ممنون که مرا تشویق کردین
مجتبی جلالتی 10 فروردین 1399 18:21
با هزاران درو
ادیب گرامی، سروده دلنشین تان را خواندم.
تازه گی و طراوتی دلنواز و معنایی ژرف در خودش داشت.
قلم توانایتان را می ستایم و در انتظار شما در صفحه کوچکم هستم.
مقدمتان گلباران