ارسال شده در تاریخ : 28 اسفند 1402
| شماره ثبت : H9428686
_در چشمان تو
چیزی هست
که وقتی نیستی
اندوه می خورد تن تنهایی ام را...
_به ستوه می آورد دردی گنگ
ناشیانه
تمام هیبت
تمام غرور زنانگی ام را...
_جای خالی خنده های تو
به روی سطرهای دفتر عشق
مضحکه ی خلق می کند
باز
کهن افسانه ی رسوایی ام را...
نظر 3
امیر عاجلو 03 فروردین 1403 22:54
سلام ودرود
افسانه نجفی 05 فروردین 1403 15:00
ممنون...سال نو مبارک باشه
محمود فتحی 08 فروردین 1403 19:39
درود زیبا ولذت بخش بود