ثانیه ها یواشتر،عقربه ها دلگیرن
با بغض قلب ساعت،دق می کنن،می میرن
منم شبیه ساعت نبض نفسام کنده
باطری نداره قلبم همین حوالی مونده
من و شب ویه جاده یه آسمون ستاره
یه قلبی که به عشقت زمستونش بهاره
وای که چقد قشنگه رویای باتوبودن ...
شعرو هوای بوسه عطرو نگاه مستت
چن روزدیگه می گیری دست منوتودستت
دستایی که یخ میشه وقتی نگام می کنی
قلبم چه تندمی زنه وقتی صدام می کنی
حتی اگه تو دنیا یه کم اضافی باشم
کاش واسه دنیات گلم همیشه کافی باشم
وای که چقد قشنگه رویای با توبودن ...
شک نکنی به چشمام وقتی نگات می کنم
فکرنکنی تا ابد یه وقت رهات می کنم
ترانه هام به نامت سندزدم تمومه ...!
خوشی...خنده...دوست داشتن بدون توحرومه
ببین دارم باشعرام تورو نفس می کشم
محاله حتی فکرش که ازتو دست می کشم
وای که چقدقشنگه رویای باتو بودن ...
کنارتو نشستن واست ترانه خوندن ...
الهه دهقان
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 4
حمیدرضا عبدلی 11 اردیبهشت 1395 05:39
با درود بانو ترانه بسیار خوبی است موفق باشید
علیرضا خسروی 11 اردیبهشت 1395 13:20
احسنت
درودها
محمد جوکار 11 اردیبهشت 1395 15:45
درودها مهربانو دهقان عزیز
و آفرین ها بر احساس دلنشین و سرشارتان
مانا مانید به مهر تا مهر
علی روح افزا 12 اردیبهشت 1395 05:42
درود بر شما .
زیبا سرودید بزرگوار .
در پناه حق ........