سلام بانوی عاشق کجای فردایی ؟
به هرکجا نرسیدم بگو همانجایی
کنار پنجره یک روز دیدمت گفتم
چه نافذست نگاهش؛به کل تماشایی!
تو آرزوی منی، تو کلید گم شده ی
تمام مسئله های پر از معمایی
من از تمام جهان دلخوشی ندارم و تو
تمام دلخوشی کائنات و دنیایی
به پای بهمن و اسفند مانده تقویمم
مگر تو قول ندادی بهار می آیی ؟
دلیل اینکه به یادت هوای من غزلیست
تویی،که در همه اشعار ناب پیدایی
هنوز هم که هنوزست یاد آن هفته
به یاد تک تک آن روزهای رویایی
نشسته ام به هوایت کنار پنجره ای
که دیدم اول از آنجا چقدر زیبایی!
نوید حیدریان
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 2
محمد جوکار 08 آذر 1395 23:52
درود و آفرینت باد جناب حیدریان
حسن کریمی 09 آذر 1395 07:02
درود بر شما جناب حیدریان غزل نغز وشیوائیست موفق باشید