ته دنیا کاست
چشم نامحسوس دل بیدار تو خوابی چرا
غوطه ور در حرص دنیایی و بی تابی چرا
ازخودت پرسیده ای آیا . ته دنیا کجاست
کین چنین حسرت کش دنیای قصابی. چرا
اشک چشم چشمه ساران جاری از دیوان کوه
جای دریا راهی گنداب مردابی چرا ؟
لحظه لحظه با خدا باش عاشقی را دوره کن
زلف غم آتش بزن ؛ با غصه در قابی چرا
چون صدف با قلب مرواریدیت مهر آفرین
مثل ماهیها دهن خونین قلابی چرا ؟
همچو خورشید آسمانها و زمین راجان ببخش
درکنار ساحلی چون کرم شب تابی چرا؟
سیب سرخ گونه ها باش عالم افتد بر شگفت
کنج لبهای چروک القاب سرخابی چرا ؟
بر لب دریا نشین از موجها الهام گیر
چون پرستوها کنار رود کم آبی چرا .؟
پیرنظر"سلیم"
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 21 امرداد 1399 11:54
منصور آفرید 21 امرداد 1399 13:18
درود بر استاد بزرگوار بسیار زیبا و دلنشین
محمد علی رضا پور 21 امرداد 1399 14:57
سلام و درود
احسنت
محمد علی رضا پور 21 امرداد 1399 14:57
#شعر_سبز / #چندآهنگ
به نام
"شکّیّات، مشکوک اند"
هر صبح با صدای تو بیدار می شوم
با خنده های ناب تو
شیرین ترین غزل ها را
خریدار می شوم
قاصدک ها اگرچه بسیارند
می شود مستقیم از تو شنید
می شود دید و می شود بوسید
می توان با تمام جان خندید
آفتابگردان باید بود
به سوی آفتابی ترین مهر
ابرِ کوچنده در عشق
به پای مهربان ترین باران
آن گاه، راحت
آن وقت، پر طراوت
می شود بوسه شد وصال تو را
تو را
بله، خودِ تو را
شکّیّات، مشکوک اند
شطحیّات، گنگ و بی زبان
و از این واژه های نارس، دل می گیرد
و آهسته آهسته می میرد
زندگی، زندگانی
نصیب دلِ زنده است
باید ابر باران زا باشی
باید غنچه باشی و بشکفی با نگاهش
باید بشکافی مِه را
مگر می شود مهر، مهربان نباشد؟!
و باران، مهرباران؟!
شکّیّات، مشکوک اند
مفلوک اند
و در نگاه پاکان، پوک اند
نور، تاریک نیست
نور، اثبات می خواهد چه کار؟!
هر صبح با صدای تو بیدار می شوم
ای سراسر سُرور!
ای بی کران حضور!
ای اولین و آخرین حقیقت غزل!
ای نور!
لبّیک
سلامٌ علیک.
توضیحات
چندآهنگ یا سبز، گونه ای از شعر است که در آن، به جای یک وزن خاص (مثل شعر سنتی) ویا یک وزن کوتاه و بلندشونده و حداکثر کمی مُنعَطِف(مثل شعر نیمایی)،
چند وزن مختلف به کار می رود و بر این اساس هم می توان کلمات و عباراتی را که در وزن اصلی نمی گنجند، در آن گنجانید و هم می توان فضاهای عاطفی مختلفی را با تغییر وزن ایجاد کرد.
چندآهنگ یا شعر سبز، گونه هایی دارد و بطور کلی در میان شعر سنتی و همچنین در میان شعر سنتی و نو و همچنین در میان شعر نو به کار می رود و در گونه ی اخیر، چندآهنگ تر و منعطف تر از شعر نیمایی و موزون تر، قافیه گزین تر،
قاعده مند تر و در یک کلمه، زیباتر از شعر سپید است.
#محمدعلی_رضاپور (مهدی)
محمد عالمی 21 امرداد 1399 19:26
سلام و درودبر استاد عزیز جناب پیر نظر امید وارم که خوب و سلامت باشید شعری بسیار زیبا را از شما خواندم
موفق وسلامت باشید با عرض ارادات محمد عالمی
ولی اله بایبوردی 22 امرداد 1399 10:34
بر لب دریا نشین از موجها الهام گیر
از هر چیزی می توان الهام گرفت...
کثرت ، وحدت را تداعی می کند...
از دنیای وجود الهام بگیریم چه بهتر....
جرم صغیری که عالم اکبر نامیده می شود....
سلام و درودها
غزلی لطیف و دلنشین
دستمریزاد
کرم عرب عامری 22 امرداد 1399 16:42
درودها جناب پیر نظر رسیدن بخیر
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 23 امرداد 1399 16:26
سلام و درودها
بزرگوار