ای عزیز دل ز همنوعت دمی غاغل مشو
هر چه این دنیا تورا بخشید ؛ پس خواهد گرفت
بین سلطان و گدا فرقی نمی بیند ؛ بفهم .؟
مادری را که تورا زائید ؛ پس خواهد گرفت
جان ومال شهرت و جاه و مقام و منزلت
داده هایش را همی سنجید ؛ پس خواهد گرفت
گنج این عالم فقط مشمول این دنیاست بس
از تنت وقتی نفس لغزید ؛ پس خواهد گرفت
بی خیال آنچه در عمرت بدست آورده ای
گرد نابودی رخ ات پاشید ؛ پس خواهد گرفت
هرچقدر عنوان کنی دارایی ات مالکی
خشمگین تر دیده را نادید ؛ پس خواهد گرفت
با خودت اندیشه کن شاید جدا گردی ز وهم
سفره ی اهدایی اش برچید ؛ پس خواهد گرفت
شیر اگر باشی مصاف اش ناتوانی ناتوان
چون کلاغی جان تو . پرچید ؛ پس خواهدگرفت
هم زر و هم زور هم شیرینی لذات دهر
گوشه ی لب را اجل بوسید ؛ پس خواهدگرفت
بینوا بر مال این دنیای فانی دل مبند
محض آنکه خون به رگ ماسید ؛ پس خواهدگرفت
هرسپیده باسلیم این جمله را فریاد کن
هرچه این دنیا به ما بخشید ؛ پس خواهدگرفت
پیرنظر (سلیم) ۲۰/۱۲/۹۹
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 25 اسفند 1399 12:27
.مانا باشید و شاعر
کاویان هایل مقدم 26 اسفند 1399 10:14
کاملا حقیقت وجودی انسان را به نظم کشیدید.
مرحبا بر این چرخش قلم
علی مزینانی عسکری 11 فروردین 1400 09:42
سلام و عرض ادب
دستمریزاد
بسیار زیبا و پر محتوا