یتدت هست ؛ نه ؟
یاد فصل عاشقی دلدادگی هامان بخیر
یادمستی ها و اعجاز نـــگاهامان بخیر
پشت باغ کدا خدا نصرت که یادت هست ؟ نه
یاد آن گلــــــبوسه ها از کنج لبهامان بخیر
*
آمدم یکسال بعد از رفتنت
عهد بندم و پیمان نشکنم ...؟
میخورم سوگند ای دریا ؟ الست
از تو بر داور شکایت می کنم
*
سرم گرم خیالت بود آمد یادم آن لحظه
به عاشق بودنم مُهری زدی عاشق ترم کردی
چه شیرین است این لحظه که گم در خاطراتم من
بگوش غم زدم سیلی ، تو شادی باورم کردی ؟
*
بزن مطرب که من دور از دیار افتاده ام امشب
بگو ساقی ببارد می ؛ ندارد تاب هجران دل ...؟
به اصرار منی در من شدم مهمان تو امشب
بزن جامی قیامت کن بخوانم توبه را باطل ..؟
*
تمام شیره جانم فدای قد تو شد
زمان بهره بری عاشق بهاره شدی ؟
چو معترض شدم از خانه دلم رفتی
من اشکبار تو ، تو طعنه با اشاره زدی
*
رهی که رفته ای از آن ، گرفته رنگ سکوت
نشسته عمق وجودم نبودنت امشب
در این کشاکش وحشی ترین غروب خزان
چه میکند دل در انتظار من با تب ...؟
*
عطر شالم را تکانـیدم بدامان نسیم
تا رساند بر شمیمت بلکه یاد آری مرا ..؟
من به دنبال تو چون آهوی مشتاقم بدام
صیدصید من اگر صیاد بشمارم ترا ..؟
*
پیرنظر "سلیم "
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 7
علیرضا خسروی 07 دی 1394 00:29
درود بر شما استاد گرامی
مسعود احمدی 07 دی 1394 02:03
درود بر شما.
دست مریزاد
کرم عرب عامری 07 دی 1394 20:12
درود استاد
حسن کریمی 07 دی 1394 21:10
درود بر شما جناب پیر نظر زیبا سرودید
نسرین قلندری 07 دی 1394 21:34
قلمتان همواره در مشق مهربانی - بی نهایت زیبا
موسی ظهوری آرام 08 دی 1394 04:05
درود استاد شعرتان از نظر محتوی زیباست اما جسارتا قافیه ها درست نیستندچون طبق تعریف در دو کلمه که
قافیه محسوب می شوند حرف یا حروف مشترک باید جز خود کلمه باشند نه به آن الحاق شده باشند مثلا
نگاهامان ولبهامان حروف هامان به کلمه الحاق شده اندو یا بهاره واشاره حرف ه به بهار الحاق شده وجز خود واژه
نیست واگر آن راحذف کنیم به کلمه خللی وارد نمی شود اما دل و باطل و امشب وتب درست هستند
فرهنگ باریکانی 09 دی 1394 16:13