پدری داشتم و حالا نیست
جز خدا هیچ کسی با ما نیست
حال من مانده ام وخاطره ها
مثل من هیچ کسی تنها نیست
عمر را باخته ام بیهوده
کار امروز ویا فردا نیست
ا خروعاقبت ما مرگ است
زندگی عاقبتش پیدا نیست
بعد تو خانه چه بی روح شده
دشمنی با دل من زیبا نیست
تا پدر بود سرم بود شلوغ
بیتو عشقی که دراین دلها نیست
من مجنون ز فراقش گفتم
پدری داشتم و حالا نیست
تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
حبیب رضایی رازلیقی 06 تیر 1395 17:25
سلام عالی بود جناب عبدلی موفقیت شمارا از خداوند مسئلت دارم
حمیدرضا عبدلی 06 تیر 1395 19:14
با سلام استاد ممنونم آز لطف جنابعالی موفق باشید