آمد محرم و عالم حباب شد
می در پیاله و مست شراب شد
ساقی به آتش عشقش حواله داد
قربان آن دمی که جان در شتاب شد
کون و مکان به تماشا نشسته اند
دریای پر خروش چرا قطره آب شد
از آسمان و زمین جمله یک صدا
جانم فدای حسین نقش قاب شد
جن و بشر به یاد حسین نوحه می کند
بر دشمن حسین خطابم عذاب شد
کردم خطاب به آن آب در فرات
آب فرات غم زده و اضطراب شد
شرمت نبود که حسین تشنه جان دهد
مرداب شد به زمین رفت و خواب شد
ناظم چرا به سر و سینه می زند
بر سر زدم ز سوز عطش او کباب شد
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 3
سعید فلاحی 18 شهریور 1398 05:41
درودتان
احسنت
با آرزوی موفقیت
حسین خیراندیش 20 شهریور 1398 22:10
متشکرم
خسرو فیضی 21 فروردین 1399 21:30
. درودها
. استاد عالی بود
.