پرواز مفهوم پریدن نیست
شعر بلند سینه سرخان است
مفهوم رفتن از غزل تا اوج
از بیقراری های انسان است
سبز نگاهت را تغزل کن
احساس را آئینه ی بودن
مثل کبوتر بال را واکن
تا حس کنی در خویش فرسودن
پا از گلیم عاشقی بردار
حتا فراتر در خودت گم شو
بیرون بریز از خویش دردت را
بیزار از تحریک گندم شو
از سرزمین آرزو رد کن
یک شب قطار آرزوها را
دیوانه کن با هر غزلخوانی
با موج هایت نظم موها را
ققنوس باش و پای خاکستر
آتش بزن در رقص گندمزار
مثل نسیم از سایه ها رد شو
تکرار کن پرواز را تکرار
طعم " پرستش " می دهد رویت
موهای تو گرداب هر موج است
پرواز یعنی اینکه احساست
همواره در تکرار در اوج است
پرستش مددی
۱۳۹۶.۰۱.۰۹
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5