سرشاخه های نسترن را هم بریدند
حتا سر سبز چمن را هم بریدند
ما بادبان ها را فقط پائین کشیدیم
آنها ستون یاسمن را هم بریدند
شب بود ، باران بود با تصویر طوفان
از آسمان دستان من را هم بریدند
ققنوس در من بعد باران زندگی کرد
ته ریشه های انجمن را هم بریدند
جنگل به تدبیر تبر یک عمر لرزید
حتا نفس های زغن را هم بریدند
نقش "پرستش" داشت "محراب" نگاهش
پای گل سیمین بدن را هم بریدند
#پرستش_مددی
۱۳۹۷.۰۲.۱۸
@mehrabEparastesh
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
علی معصومی 27 اردیبهشت 1399 14:19
☆☆☆☆☆