صد سال بعدِ مرگم
زنی هستم،
که شعرهای صد ساله ی زنی را میخواند
و میگوید :
"چقدر احمق بود!
مردها را که نمیشود دوست داشت! "
مردی هستی
که صد سال بعد
زنت با تو قهر که میکند ،
گل لای کتابی میگذاری
که من نوشته ام
صد سال بعد هم
میـــــتوانم تـــورا دوست داشته باشم
عطر گلهایی
که برایم میآوری را
بشنوم
و گرمی دستانت را
بر صفحاتم حس کنم
صد سال دیگر
من
کلمات شعری زنانه ام
که به زنی
قهر کرده با تو
حسادت میکند
#سارا_ابراهیمی @man_va_man
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
نظر 5
امیرحسین نوروزی 03 بهمن 1394 06:31
صد سال بعد ...
درود بانو ابراهیمی
منوچهر منوچهری(بیدل) 03 بهمن 1394 16:58
ممنونم بسیار زیبا
نسرین سادات(نغمه) غضنفری 03 بهمن 1394 20:04
بانو درودتان باد
دلنشین زیباست
علیرضا خسروی 05 بهمن 1394 22:15
بسیار زیبا
مسعود احمدی 07 بهمن 1394 23:53
درود بر شما ...عجب شعر نفس گیری بود بانو . دست مریزاد