می ترسم از انسان های
که با تو می خندند
اما به قطره های خون تو محتاجند
می ترسم از انسان های
که یک دستشان گل سرخ
و دست دیگرشان خنجری
برای جاری کردن خون سرخ است
می ترسم از انسان های
که کلامشان از عشق لبریز
و دل هایشان از عشق تهی است
می ترسم از انسان های
که برای امروز
تو را می خواهند
و نه روزهای دگر
می ترسم از گرگ های
در لباس اهو
می ترسم ...
حمید بنی اسدی ( شوریده کرمانی )
تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5