3 Stars

یاس و یاسمنت !

ارسال شده در تاریخ : 21 اسفند 1396 | شماره ثبت : H946041

یاس ویاسمنت !



ایا لطیف تر و تازه تر ، ز گل بدنت
مگر ز باغ اقاقی سرشته اند تنت


تو از کدام بهشت خیال می آیی
که بوی یاس تراود ز پیچک بدنت


تنت چو خرمن گل های نوبهاران است
شمیم نسترن آید ز چاکِ پیرهنت


چه مستی است که از بوسه ات نصیبم شد
مگر شراب تراود ز ساغرِ دهنت ؟


کنار من بگذر یک زمان کزان بر و دوش
مشام جان شنود عطرِ یاس و یاسمنت


شبی مگر که کشم همچو جان در آغوشت
مراست دیده به ره در هوای در زدنت


تو تازه روی تر از شبنم سحرگاهی
که آفریده خداوند از برای منت


شبی به کوچه ی میعاد یادت آوردم
پر است کوچه هنوز از هوای آمدنت


نگاه من ز چمیدن در آن دو دیده ی سبز
نمی کنًد دل و بیتوته کرده در چمنت


لبان من که به رنگ گناه آلودست
گرفته نقش خطا از لبان بوسه زنت



غزل از - مجید شفق


شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 0 | مجموع امتیاز : 0 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 122 نفر 160 بار خواندند

رای برای این شعر
اولین نفری باشید که به این مطلب رای می دهید
تعداد آرا :0


سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا