3 Stars

راز

ارسال شده در تاریخ : 19 تیر 1399 | شماره ثبت : H9411383

زندگی در تو
واریته ای ست تلخ و شیرین
پادشاه یا گدا
از همه هست در این ویترین

گاه می خندی
بر شکستنِ دلِ یک کودک
گاه میگریی
بر خاموشیِ آتشِ یک فندک

دلت از آنِ کیست؟
قدرتمندی که می دزدد از فقیر
یا گرسنه ای
که برای لقمه نانی میشود اجیر

نگاهت چه می بیند ؟
خونِ ریخته بر روی خاک
یا مست می شوی
از شرابِ انگورهای تاک

با چه می شوی سرگرم ؟
از لولیدن انسان در یک دخمه
پاشیدن آب بر آتش
یا لِه شدن گُل در زیر چکمه ؟

از همان روز نخست
چرخیده ایم با چرخیدنت زمین
گاه بوده ایم درباغ
گاه پای نهاده ایم بر روی مین

قلم در دست نوشته ای
از خنده ها از اشکهایمان تاریخ
بی هیچ مروتی
کوبیده ای بر تابوت انسان میخ

از بازیهای تلخت
سر انجام، دستت را می خوانم
در سینه نداری دل
و من این راز را میدانم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 99 نفر 148 بار خواندند
امیر عاجلو (19 /04/ 1399)   | منصور آفرید (19 /04/ 1399)   | کرم عرب عامری (20 /04/ 1399)   | رضا زمانیان قوژدی (07 /05/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (19 /04/ 1399)  کرم عرب عامری (20 /04/ 1399)  رضا زمانیان قوژدی (07 /05/ 1399)  
تعداد آرا :3


نظر 4

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا