3 Stars
پژمان خلیلی

فَسَکفیکُهما

ارسال شده در تاریخ : 11 بهمن 1399 | شماره ثبت : H9414733

اَسعد الله لَک الحَمد چُو مِی خانه ، نسوخت

قُطب َاخَتار!، دلآ سود، چُونی زارنسوخت

اِستَطِعطاعُ لَهُ هُو الحَمد ، فَسَکفیکُهما

((آتشی بود در این خانه)) چُو (( کاشانه بسوخت))

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 97 نفر 216 بار خواندند
امیر عاجلو (11 /11/ 1399)   | رضا کاظمی اردبیلی (11 /11/ 1399)   | ناهید فتحی (11 /11/ 1399)   | رضا زمانیان قوژدی (12 /11/ 1399)   | پژمان خلیلی (12 /11/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (12 /11/ 1399)   | پرنیا آرام (18 /11/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (11 /11/ 1399)  پژمان خلیلی (09 /02/ 1400)  
تعداد آرا :2


نظر 5

  • امیر عاجلو   11 بهمن 1399 20:41

    درود بر شما rose

  • رضا کاظمی اردبیلی   11 بهمن 1399 21:00

    درود بر شما عالی بود rose

  • رضا زمانیان قوژدی   12 بهمن 1399 04:27

    سلام rose
    اِستَطِعطاعُ یعنی چه؟
    ممنون

    • پژمان خلیلی   12 بهمن 1399 09:16

      باسلام واحترام"

      اسْتَطِعْ از فعل اِستَطاعَ ریشه یابی می گردد ،
      عنصر های ریشه ای استطاعَ یستطِیع ، اسْتَطِعْ ، استطاعةً ، فهو مُستطیع ، والمفعول مُستطاع
      نیز کمک در خوانش می نماید .

      اسْتَطَاعَ الشیءَ: أَطاقه وقَدَر علیه وأَمکنه.
      تعریف و معنى استطع فی معجم المعانی الجامع - معجم عربی را می توان فهم وخوانش نمود.
      برای نمونه چند جمله با ترجمه خدمت شما برای فهم بیشتر:

      ولم أستطع محو تلک اللحظة من دماغی
      و من نمی توانستم آن لحظه را از مغزم پاک کنم

      کانت تلک القنابل تتساقط ولم أستطع النوم
      آن بمب ها در حال سقوط بود و من نمی توانستم بخوابم

      لدی عظام إمرأة وتراب وإسمنت ولم أستطع جمعها سویة
      من استخوان ، خاک و سیمان یک زن دارم و فقط نمی توانستم آن را کنار هم بگذارم

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا