عمر بشر که صرف مِـی و جام مـِی شـود
یا همره صدای دف و چنگ و نِـی شـود
سیـری ندارد این بشـر از دیـدن جهـان
تا هست عمر آن زِ اجل سخت پِـی شـود
٭٭٭
آدم اگر به زیـر گِل و لای و لِـی شـود
یا آنکه مثل خشت به هـر زیر پِـی شـود
سیـری نخواهـد آدمـی از سالهای عــمر
خضـری بخواهـد و به پِـی عمر وی شـود
٭٭٭
کی آدمی زِ خواب وخورش سیر می شود
دایم بر این دو چیـز به تدبیــر می شـود
گر عمر نوح و حکمت لقمان بجویـد آن
فکرش به جستجـو چو جهانگیر می شـود
٭٭٭
چشم بشر زِ سِـیر جهان ،سیر و کـی شـود
آن دَم شود که عمرش از این راه طی شـود
گفتنــد قفــای هر بشری می بود اجل
سیرش کند اجل چو گلاویز وی شـود
٭٭٭
آدم کجا زِ خواب و خورش سیر می شـود
آخـر در این مراحل و آن پیـر می شـود
آن آرزو و شوق و جوانی و عیـش و نوش
دور دلــش چو حلــقه زنجیر می شـود
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 21 فروردین 1401 13:58
درود بر شما
حسن مصطفایی دهنوی 25 فروردین 1401 22:43
سلام و درود
سپاس از حضور پر مهرتان
سربلند و پاینده باشید