من از روز ازل یاران ، به راه این جهان بودم
هرآن راهی که پیمودم ندیدم ازجهان سودم
تمام روزوشب جانا تلاش وکوششم این بود
برای دانش آموزان ، درِ دانش که بگشودم
٭٭٭
کـی آفتاب جسم خـدا سـر زنـد زِ شـرق
آندم که جسم همه سوزد، زِ زجــر بــرق
فــردی نــشد که جســم خـدا را بــبیندش
تا در مــدار هستی وعلمــش نگشته غـرق
٭٭٭
بشـر با علم رحمانی ، بـپویـد راه ایمان را
ولی با حرص نفسانی ، بپوید راه شیطان را
بشرکی دید شیطان را به جسم واضح وپیدا
هوسهای بشر باشد کند هر کار شیطان را
٭٭٭
بیـا دانـا دلا بشنـــو حدیث علم رحمانی
تو که دانا دلی داری ،یقین در راه سبحانی
اگر دانا دلی داری ، چرا شیطان نگه داری
رها کُن شیطنت ازخود ، برو در راه یزدانی
٭٭٭
زن و فرزند و اولادت ، اگر در راه شیطانند
مدام ازهرزه گوییشان نمی رنجند و خندانند
هدایت گرنکردی شان توهم مثل همانهایی
هزاران مردم خود سر ،اسیر چنگ شیطانند
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 21 خرداد 1401 11:54
سلام ودرود
حسن مصطفایی دهنوی 23 خرداد 1401 06:24
درود ها
لطف دارید
سکینه شهبازی 24 خرداد 1401 09:45
درودها زیبا و عالی