ای قادر سبحانی ، ای حیّ و توانـا
همسایگـی ام را بنمــا ملت دانــا
چون ملت دانا نتوان جور وجفا کرد
واقف بُود از، اسرار تو و حکمت معنا
٭٭٭
به آثـار فرهنگـیان دار گـوش
که تا آتش جنگ گـردد خـموش
مهیـّا بـشو بهـر بـشنیدنـش
که آثار صحت دهـد این سـروش
٭٭٭
هـر پدری بر پسر خود نکو است
آن پسرش هرزه و بیهوده گـو است
چونکه پدر تربیت اش ، افزون کند
آن پسرش راه بـَرَد سوی دوست
٭٭٭
زمین تا آسمان آزرده دل باش
به مثل مردمـان زنـده دل باش
اگــر آزار دلــی دیـدی زِ مردم
توکل بر خدا کن ، زنده دل باش
٭٭٭
اگـر آزار مـردم را بـدیـدی
به پیـش آن خـدایت روسفیــدی
اگـر آزار خـود دادی به مـردم
گـمان مـنما هنرمنـد و رشیـدی
٭٭٭
نسیم گلشن حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 10 آذر 1401 20:14
سلام ودرود
حسن مصطفایی دهنوی 11 آذر 1401 08:08
ازنگاه پرلطف ومحبت شما شاعر واستادگرامی
کمال تشکر را دارم
وجود بابرکتان در پناه حق باشد
خداوند شاعر را رحمت فرماید الهی آمین