فساد و کینه جویی است ، برای حکم رانی است
برای حکم حق که نیست ، برای مُلک فانی است
کسی که حکم حق شناخت، جفا به کس نمی کند
برای خلق آن خدا ، به مثل پاسبـانی است
٭٭٭
یارب حسن از لذّت دنیـا ، به بَـرَش نیست
امروز مجسم شد ، که فـردا اثـرش نیست
این طُـرفه طِـلسمی است که بر دست تو باشد
از صحبت در محضرت ، اصلاً خبـرش نیست
٭٭٭
دنیـا به این بزرگی از بهـر من وطن نیست
مالش به این زیادی ،جز یک کفن به من نیست
از مُـلک و مـال دنیـا ، جـز یک کفن نَـبُردم
قابل به کار عقبـی ، این کهنه پیرُهـن نیست
٭٭٭
دانشسـرای این جهان ، درمان نکرده درد را
دانش ندارد این زِ خود ،وِل کُن تو این ولگرد را
دانش اگر از حق بـُوَد ، هر درد را درمان کند
دانش ندارد این زِ حق ، درمان نـدارد درد را
٭٭٭
ای جان ، رهـا بنمـا این دانش دل سـرد را
بیرون بکن از این سرت ، این جهل جنگ سرد را
هـر جنگ سردی ، کـی به اصلاح بشـر بود
سودت زِجنگ سرد چیست وِل کُن تواین سردرد را
٭٭٭
نسیم گلشن زنده یاد حسن مصطفایی دهنوی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 14 فروردین 1402 15:54
حسن مصطفایی دهنوی 15 فروردین 1402 07:01
درود ها
لطف دارید
علی معصومی 14 فروردین 1402 19:15
خدایش رحمت کند
مرد بزرگ و وارسته
حسن مصطفایی دهنوی 15 فروردین 1402 07:01
ازنگاه پرلطف ومحبت شما شاعر واستادگرامی
کمال تشکر را دارم
وجود بابرکتان در پناه حق باشد
خداوند شاعر را رحمت فرماید الهی آمین