آنان که برده اند، ریشه از این خاک گهر
خشک شده وارث اندیشه،ازاین خاک بخداپیوسته
چون که برده دل و جان،بخدا رفته که رفته
روح و روانش به کیش،بگمانم زخاک بخدا پیوسته
نیست اندربرم،هوش مستوری ریشه کجایی?
بخداوقت سبزشدنم بود،ریشه زخاک بخداپیوسته
من از آن شاخه طوبی، زنظرهرکه آمده رفته
هرکومنزل ما میایی،نیستیم!خانه مابخداپیوسته
گفته بودم سر راهت،نسپارند ریشه خشک مرا
گفته بودی این عزیزیست،که خدارابخداپیوسته
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 2
علی معصومی 05 اردیبهشت 1399 10:36
درودها برشما
ارجمند
••••
☆☆☆☆☆
مسعود مدهوش 13 اردیبهشت 1399 14:27
درودتان