- سودای تو:
باغ عمرم بی گل رویت هیچ صفایی ندارد
گل زیاد است ولی گل چون تو که زیبایی ندارد
چون تو باشی، به من بیم تنهایی هیچ نبود که
جز هوای کویت که دل دگر سودایی ندارد.
- عسل لعل لب تو:
اندر باغ عمر، گل روی تو دیدن دارد
وز همه صدا، نغمه ی تو شنیدن دارد
شهد شیرین و شکر و آبنبات بسیار
عسل لعل لب تو است مکیدن دارد.
کویر:
از جام لبت شراب می خواهم
بوسه های بی حساب می خواهم
شرجی آغوشت بارانی است
منم آن کویر که آب می خواهم
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
#رباعی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
خسرو فیضی 21 فروردین 1399 21:28
. . درودها
. استاد عالی بود
.