تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حبیب رضایی رازلیقی

(بهایِ اَشک ) چشـمِ من آرام شـو ، زاری مَکن اَشکِ خود ، برگونه ام جاری مَکن اَشک هایت را ، به اَرزانی مَریـز بیجهـت ، بیهـوده بیگـاری مَکـن اَشک را مَفـروش ، در هر اَنجمن تا به وقتـش ، پرده ...

ادامه شعر
سلیمان حسنی

کاشکی بـود یکی تا زِ دلم غم بِبرد دردِ آمیـخته با غصـه و مــاتم ببرد تشنه‌ام‌تشنه‌یِ‌جاویدْشـدن٬بامِهرش کاش آیــد که مرا تا لبِ زمزم ببرد شده‌دلْ‌تنگ‌برایِ‌سـخنی‌ازسَرِعشـق کیست‌تاحرفِ‌مـرام...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم رب الشهاده و النّور سلامم به خاک جنان بقیع بهار خوش و بی خزان بقیع شرف یافته خاک این بقعه از امامان جنت مکان بقیع بلند اختران خاک بوسی کنند چو آیند بر آسمان بقیع اگر چه به ظاهر ز خبث عدو ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم الله الرحمن الرحیم به مناسبت فرا رسیدن عید سعید فطر بر سر منبر گل داد صلا مرغ سحر رمضان طی شد و عید آمده یک بار دگر ذکر جوشید به اطراف جهان چون برخاست ز عنایات حق این بانگ خوش و بهجت اث...

ادامه شعر
حسین نوریان

ز شیطان دوری کن ای اهل آدم به نور آی و صبوری کن دما دم اگر محتاج به فضل خدایی چرا به انس شیطان میگرایی؟ قسم خورده تو را ز ره براند به سیاهی و ظلمتت کشاند سیه روزت کند به ریشت ...

ادامه شعر
علی سپهرار

قسمت اول ، فزت و رب الکعبه : به خداوند کعبه, رستگار شدم ! ********** قدم قدم به عقب ؛ هم نگه به تابشِ تیغ نشسته مو به عقیقی ؛ نشسته مو به عقیق ؛ هزار درهمِ زهری ؛ هزار درهمِ تیز * که جنس ق...

ادامه شعر
طارق خراسانی

گاه گاهی دل من می گیرد عشق و امید در آن می میرد گاه شادم که کسی آمده است به وطن ، دادرسی آمده است گاه غمگین که غم آواره نشد بوسه ای چاره ی بیچاره نشد مانده ام ،بار الهی چه کنم؟! آن دغا ، ظلم ...

ادامه شعر
منصور یال وردی

به گدایان خبر آمد که رخ شاه شکست بغض شب در دل یک لحظه کوتاه شکست خانه می گفت نرو ،خاک تمنا می کرد رعشه افتاد به در ، قامت درگاه شکست گام برداشت ، فقط گفت که « انا لِلّله » و زمین بود و ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

به مناسبت سالروز شهادت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب(علیه السلام) ای صاحب قدر ای شریک قرآن تابان ز ولایت تو ماه رمضان بنگر چو شدی شهید محراب به قدر گم شد برکت بعد تو از روی جهان غبار دستگاه حس...

ادامه شعر
منصور یال وردی

اگرچه راوی این اتفاق نصرانیست به روی نیزه پر از آیه های قرآنیست و الْسَلاٰمُ عَلیٰ اَیُّها الْسفینه نور بمان که شام غریبانِ شام ،طولانیست بگو به باد نیاید به سمت گیسویت بگو که کار جهان...

ادامه شعر
مرتضی برخورداری

بیدلان جنگ لاله کُشته زشمشیر خزان می آمد روی دوش پدری نعش جوان می آمد مادری از غم هجران پسر دق می کرد خواهری در دل شب ناله و هق هق می کرد کربلا یی و به نی ها سر آویخته بود وچه خون ها...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم الله الخالق النور من النور تقدیم به محضر نورانی امام حسن مجتبی (صلوات الله علیه) صبحدم بود و نشیمن جسته بودم در چمن مست بودم از شمیم لاله و یاس و سمن آهوان در دشت سرمست از گل و سودای...

ادامه شعر
محمدعلی زمانی

کی کعبه شود تکیه گه خستگی قامت تو؟ کی گوش زمین می شنود ناله ی قدقامت تو؟ عمریست سر آشفته در این بادیه سرگردانیم، کی عاقبت افراشته گردد علم و رایت تو؟ ************************** آه از تب هجران و ...

ادامه شعر
مهدی رستگاری

بسم الله الاحسن الخالقین از دور قلم نگاشت صبح ازلی بر لوح نگاره های آیات ولی با بینی و چشم و لب نوشته است دو بار بر چهره آدمی خدا نام علی مهدی رستگاری بیست و چهارم اردیبهشت سال یکهزار و س...

ادامه شعر
حبیب رضایی رازلیقی

( زینب س ) چرا زینب مقامش گشتـه بی همتـا علـی را چون بوَد او دختـری یکتـا کلامـش بـویِ حیـدر میـدهد زینـب سخن هایش به دلها چون علی گیـرا بلاغـت را پـدر آمـوز گـارش شـد عِفـافش هم بُوَد ...

ادامه شعر
طاها  رئیسی

بسوز ای دل نمازت چون قضا شد بسوز ای دل که این رزقت فنا شد بسوز ای دل چه کردی که چنین شد بسوز ای دل که از بار گنه شد بسوز ای دل که شاید نوبتی...

ادامه شعر
محمد جوکار

فتاده باز شورشی ، به قلب و جان سالکان هلا هلا خلوتیان ، آمده ماه رمضان نشسته بر جان و دلم ، نسیم جاودان عشق گشوده شد سحرگهان ، پنجره ای رو به جنان شعله ی عشق عارفان ، سیر و سلوک عاشقان میان ه...

ادامه شعر
طاها  رئیسی

پریشب بر سر کویی نشستم ---- ز جور این زمان در خود شکستم ز هر یاری و دلداری بریدم --- ز هر کویی وسامانی گسستم به پیش ایزدی چون من شکستم --- گناه نا امیدی را ببستم به یک لحظه صدایی را ...

ادامه شعر
امین فرومدی

1 از ما به تو سلام و درود ای ماه ماه خدا ! چه انتظاری کشیدیم آمدنت را ای مهربان...! مهر تو هرگز نمی شود ز دل جدا ! 2 سلام بر روی ماه رمضان چه ماهی...! که گشوده شده دستان خدا به روی ما صلا...

ادامه شعر
اصغر  چرمی

با نسیمی روح بخش آمد صیام در مسیرش خاک راهم، بی مقام ذره ای هستم که پیش پای او خیز می گیرم برای احترام

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا