تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
محمد مبین  مقدم نسب

زمانی فکر میکنی، بدترین چیز در دنیا تنها ماندن است… اما با گذشت زمان متوجه میشی که اینطور نیست؛ بدتر از تنهایی؛ بودن آدم هایی ست ؛ که وجود آنها به تو احساس تنها بودن می دهند!!!...

ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

گاهی اوقات قرارست که در پیله ی درد نم نمک شاپرکی خوشگل و زیبا بشوی… گاهی انگار ضروری ست بِگندی در خود، تا مبدل به شرابی خوش و گیرا بشوی…! گاهی از حمله ی یک گربه ،قفس میشکند، تا تو پرواز کنی،راه ی ص...

ادامه شعر
ادریس علیزاده

در بوستان پر گل یک باغبان حاذق یک عاشقانه پیمان هم خصلت شقایق یک مهربان پرستار بالین غنچه هایش آماده شکفتن از عشق مهر است گفته هایش باران به شوق دیدار شبنم سحر و جادو آغوش باز آن یار هر دم به مهر کا...

ادامه شعر
حسین یوسفی رزین

اسطوره ی خیالی من لیلا گفتی بهار رفت و تهی شد زمان ز باغ برگو ،چگونه بسازم به دشت وراغ آوای دلخراش جغد، مجالم نمی دهد بس خسته ام زنغمه ی غمبار این کلاغ باز آ مبند پنجره ی شهر روی من نارنج گرچه زمستان...

ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

عاشق ز مستی گر کرد خطایی … معشوق بحث گله آمیز ندارد!!! سرگرمی بازار جهان داد و ستدهاست آن وام خدایست که واریز ندارد....

ادامه شعر
الیاس  امیرحسنی

آری آری توزیبایی مثل یک گل توزیبایی مثل خنده تو زیبایی مثل دلدادگی توزیبایی آری آ ری توزیبایی مثل دریا توزیبایی مثل خورشید زیبایی مثل ماه زیبایی آری آری توزیبایی مثل رود زیبایی مثل آب زیبایی مثل کو...

ادامه شعر
حسین یوسفی رزین

دوباره به لیلا لیلا چه سان بگویم باغ دلم فسرده خورشید آسمانم با این هوا نمرده! اطوار دل به نحوی بردم سوی خرابات دیدم که رند پیری می نالد از فراقی مهجور و دل شکسته از چشم ریزد آبی گفتم بگو ز حافظ گفتا...

ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

کاش دلخوشی ها بسیار بود و جادوی احساسات و عشق میان تمام آدم ها جریان داشت و هیچ کس غمگین نبود کاش بی دغدغه می خندیدیم و بی منت می بخشیدیم و بی فکر می خوابیدیم و غرق در آرامش و اشتیاق بیدار می شدی...

ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

حال خوبت را به هیچ چیز به هیچ کس به هیچ اتفاقی به هیچ آمدنی گره نزن… نگذار آدم ها درگیرت کنند نگذار هر اتفاقی پابندت کند به آن چیزی که سهم تو نیست و برای تو نبوده… رها باش حال خوبت را به بند ب...

ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

به خودت که می آیی تنهایی… به خودت که می آیی، دلت گرفته … خسته ای… درد داری… به خودت که می آیی، می بینی یک آهنگ را صد بار پلی کرده ای، که تک تک نت هایش را حفظ شده ای… به خودت که می آیی، می بینی نه تاب ...

ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

به مرداد بگویید: دست های آتشینش را از سرِ پُرسودای شهریور بردارد. شهریور عاشق باران است . از شهریورِ بی باران به هیچ مهری نخواهید رسید....

ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

خسته ام! حتما تا به حال هزار مرتبه این کلمه را در کتاب شعر شاعران دیگر دیده ای ، من از آنها هم خسته ترم !!! باور کن. صدایی از حوالی پلک های پدرم گفت : «مردها گریه نمی کنند!» حالا بزرگ شده ام، می دان...

ادامه شعر
محمد مبین  مقدم نسب

بدون تو ای شیطان حسرت خوردن سیب،نگاهی به گندم نبود نیایش ناله پاداش آشکارا خواهش مردم نبود آدم گراننده حلقه خویش ناخودآگاه کفر ایمان سَر در سجده سردرگم نبود بودنی بایسته،پیمان گواه سوگند...

ادامه شعر
محمد ترکمان(پژواره)

... غزاله زمخت! بی جفت، آنقدر عاشقانه ی مفت برای " تو " گفتم که از پوست - خر - پوستم، کلفت تر شد و، گفت - من - از هر نگویی، مفت تر! ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ ...

ادامه شعر
ادریس علیزاده

در بطن سینه من میبینی از غم و درد پیچیده از خزی سرد در حیطه ملامت یک بارگاه مرده از جنس بی حیائی محو سیاهی هایش با دیده صلابت صبر از ملازمت ها، در کورسوی غصه دستان یک جوانه، بر تازگی نشانه محدود کردن...

ادامه شعر
ادریس علیزاده

روز من ، دلهره فرداها حال من ، قصه قلبی خسته یک صدای لرزان در درون سینه شعله ها سوزانتر در دل بشکسته قایقی مانده درون طوفان کور سویی که سپس تاریکی خالی از رویاها ، انتظار پایان جای رود پر آب ، برکه ب...

ادامه شعر
زینب روزبهانی فر

روزهایی هست روزهای حسرت و اندوه روزهای شانه های زیر بار درد هم چون کوه روزهای قطره های اشک در لبخند روزهای دیگرانی که مگر غمواژه های تلخ بر لبان دیگران حرفی نمی خواهند روزهای تیغ آن هم پیش رو در مشت ر...

ادامه شعر
علی حاتمیان

میکنی چادر به سر تا با خدا دیدار کنی از زمین و از زمان فریادت آزاد کنی میکنی راز و نیاز با آن رفیق دور دست که به تو نزدیکتر است حتی به رگ از گردن تو خودت از این زمانه خسته ای اما نه تا امید هست باید م...

ادامه شعر
فاضله هاشمی

زندگی شعر بلندی نیست یک«هایکو»ست چتر دلشوره ی باران نبود ابرِ کم حرف،هم صحبت رنگین کمان نبود گلِ سرخ را دعوت کنید منزوی باغزلش کافی نیست «با احترام به استاد منزوی» فاضله هاشمی غزل...

ادامه شعر
الیاس  امیرحسنی

عاشقان پادشاهان بی تاجند کشوردل قلمرو آنهاست گاه دیده می شود دلشان، مملو از خنده، شادی ورقص است. گاه حمله می کند دشمن ، دلشان پرغم است و بشکسته است. عاشقان گاه می خندند. عاشقان گاه می گریند. ع...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا